«وقتی همه سازمانها دیجیتالی هستند، همه استراتژیها باید استراتژی دیجیتال باشند». این موضوع دارای سه مفهوم برای رهبران کسبوکارهاست.
استراتژی دیجیتالی گزینههای جدیدی را پیش رو میگذارد. یک استراتژی دیجیتال هوشمندانه، مجموعهای متأثر از دیجیتال را در نظر میگیرد که در آن گزینههایی برای رقابت و چگونگی موفقشدن وجود دارد که ممکن است از سوی رهبرانی که قادر نیستند طیف وسیعی از قابلیتهایی که دیجیتال برای آنها امکانپذیر میسازد را درک نمایند، نادیده گرفته شده باشد. رهبرانی که فقط گزینههای سنتی برای رقابت و چگونگی پیروزی را در نظر میگیرند، ریسک نادیدهگرفتن تهدید و فرصتهای چشمگیر را دارند.
«شرکت صنایع غذایی کارگیل» در حال توسعه محصولات و خدمات جدید تجزیهوتحلیل دادهها در بستر ابری است و این نشان میدهد که چگونه دیجیتال میتواند چشماندازهای جدیدی را در رقابت، برای یک شرکت سنتی کشاورزی فراهم کند. سرویس iQuatic آن، دادههای حسگرهای مزارع پرورش میگو را با بهرهگیری از رایانش ابری و یادگیری ماشین برای ایجاد هشدارها و توصیههایی به کشاورزان بهمنظور کمک به بهبود کارایی و عملکرد آنها جمعآوری میکند. همچنین این سرویس به کارگیل در مورد نیازهای مشتری جهت آگاهی از محصولات جدید بالقوه و فرصتهای رقابتی، شناخت بیشتری میدهد.
رهبران فناوری باید آغازگران تغییراتی باشند که خلاقیت را در روند برنامهریزی ایجاد میکنند و باعث ایجاد تفکر جدید در زمینه فرصتهای رقابتی و چگونگی پیروزی میشوند. یکپارچهسازی استراتژی رقابتی با استراتژی دیجیتال برای ایجاد یک استراتژی منسجم سازمانی، اقدامی مشترک است که باید خود را در انتخابهای متقابل، روشن، همسو و تقویتکننده نشان دهد.
استراتژی، سرمایهگذاری فناوری را هدایت میکند. هدف استراتژیک باید گزینههای فناوری، معماری و هزینههای یک سازمان را مشخص کند. در سازمانهای دیجیتالی بالغ، اقدامات فناورانه معمولاً از حوزه پشتیبانی تغییر وضعیت میدهد و به مؤلفه اصلی اقدامات استراتژیک مانند نوآوری محصولات و خدمات و روابط مشتری تبدیل میشود. به همین دلیل است که در سازمانهای بالغ دیجیتالی، فناوری اطلاعات و توسعه محصول به نحوی تنگاتنگ با یکدیگر کار میکنند.
سازمانهای بالغ دیجیتال، بودجهبندی و برنامهریزی فناوری را با برنامهریزی استراتژیک، در روندی که بهطور متمرکز کمتر اتفاق میافتد، ترکیب میکنند. این امر باعث افزایش چابکی و مقیاسپذیری میشود، در حالی که پاسخگویی را برای نتایج بین کسبوکار و فناوری تقسیم میکند. برای مثال، میتوان بودجههای دیجیتال در افقهای برنامهریزیشده ششماهه را برای حمایت از چابكی بیشتر در بهبود تجارب مشتری، هر سه ماه یک بار بررسی و بازنگری کرد. اندازهگیری بازده سرمایهگذاریهای دیجیتال در این فرایند بسیار مهم است. هنگامی که نتایج مثبت باشد، این معیارها میتوانند اطمینان از اینکه فناوری، نتایج و نرخ بازگشت سرمایه مطلوب را ایجاد میکند، افزایش دهند.
فناوریهای دیجیتال میتوانند فرایند استراتژی را بهبود بخشند. دیجیتال میتواند روند تدوین استراتژی و همچنین نتایج تدوین استراتژی را بهبود بخشد. تفکر استراتژیک همیشهفعال و مورد نیاز در یک محیط نامطمئن میتواند با استفاده از قابلیتهای دیجیتالی برای توسعه، آزمایش و نظارت بر استراتژی بسیار سود ببرد. پلتفرمهای دیجیتال و هوش مصنوعی میتوانند به مدیران ارشد کمک کنند تا در مورد احتمالات آینده بیشتر و با اطمینان فکر کنند. فناوریهای تجزیهوتحلیل دادهها میتوانند بهطور مستمر نتایج داخلی و خارجی را ردیابی کنند تا بحثها و تصمیمات رهبر سازمان را به سمت انتخاب گزینههای استراتژیک جهت دهند. فناوریهای سنجش روند میتوانند برای اسکن مداوم محیط، جمعآوری، تجزیهوتحلیل و خوشهبندی شاخصهای پیشرو که مفروضات استراتژیک را به چالش میکشند یا تأیید میکنند، بهکار گرفته شوند. برای مثال، دولت آمریکا از ابزارهای خودکاری استفاده میکند که مقالات خبری، پروندههای ثبت اختراع و موارد دیگر را اسکن میکند تا فناوریهای در حال ظهوری را که ممکن است روند امنیت ایالات متحده را مختل یا بهبود بخشد، شناسایی کند.
ابزارها و شبیهسازهای سناریوی پویا مجموعه دیگری از فناوریها هستند که میتوانند به رهبران کمک کنند تا تهدیدها و فرصتها را شناسایی و بهسرعت نتایج احتمالی گزینههای استراتژیک را آزمایش کنند و عدم قطعیتهای مهم را در اولویت قرار دهند. برای مثال، شرکت خدمات هوایی استرالیا در حال توسعه مدل همزاد دیجیتال از شبکه ترافیک هوایی خود برای آزمایش روشهای جدید بهینهسازی پروازها و حجم کار کنترلکنندههای لحظهای ترافیک هوایی، بهمنظور افزایش ایمنی و بهموقعِ پروازهای ورودی است. همچنین، این فناوری میتواند به سازمان کمک کند تا تأثیر فناوریهای نوظهور مانند هواپیماهای بدون سرنشین را در ترافیک هوایی آزمایش کند.
در همه این موارد، رهبران باید به یاد داشته باشند که استراتژی بدون اجرا به جایی نمیرسد. برای ایجاد زیربنایی برای اجرای عالی، سازمانها باید مرکز فرماندهي تحول در سطح اجرایی و یک کارکرد دیجیتال پشتیبانی، برای هدایت تأمین مالی، پاسخگویی، استراتژی و اجرای اقدامات دیجیتالی ایجاد کنند. آنها همچنین باید یک مدل عملیاتی را طراحی و اجرا کنند که بهدرستی از استراتژی با قابلیتهای مناسب پشتیبانی میکند.
دیجیتال روشهای جدیدی را برای تمایز ایجاد میکند. تحول دیجیتال با ایجاد فرصتهای جدید برای تمایز، چگونگی رقابت سازمانها را تغییر میدهد. بیش از 70 درصد پاسخدهندگان در نظرسنجی دیلویت گفتهاند که دیجیتال تمایز اصلی در صنعت امروز آنهاست. البته دیجیتال به خودی خود متمایز نمیکند، بلکه گزینههای جدیدی را برای استراتژیستها و روشهای جدیدی را برای تمایز ایجاد میکند.
آنچه اهمیت فناوریهای دیجیتال را در ایجاد تمایز دوچندان میکند، این است که دیجیتالسازی در حال تغییر شکل دادن فضای رقابتی است و به سازمانهای بومی دیجیتالی امتیاز میبخشد. باور بیشتر کسبوکارها بر این پیشبینی است که رقابت اصلی آنها طی پنج سال آتی با یک شرکت نوپای نوظهور یا شرکت بومی دیجیتال موجود خواهد بود و باور کمی به رقابت با یک رقیب فعلی وجود دارد. رقبای بومی دیجیتال گرچه عمدتاً کوچکتر هستند، میتوانند از چابکی و مقیاسپذیری خود برای ورود به بازارهای جدید استفاده کنند و ماهرانه فرصتهای کسبوکارهای غیر چابک را به دست آورند. با این حال، کسبوکارهای فعلی نیز برای مقابله با آن از دیجیتال استفاده میکنند. برای مثال، چندین غول خدمات مالی برای مقابله با رقبای جدید فناوری مالی بومی دیجیتال، خدمات بانکیِ فقط دیجیتالی راهاندازی کردهاند.
قابلیتهای دیجیتالی میتوانند از چند طریق تمایز را ایجاد کنند: با کمک به سازمانها برای ارائه تجارب جدید و بهتر مشتری، ایجاد محصولات و خدمات جدید و تطبیق مدلهای کسبوکاری خود. نمونههایی از سازمانهای موفق که این راهبردها را دنبال کردهاند بهوفور یافت میشود:
تجربيات مشتری: «هلدینگ بانکی کپیتالوان» طی سالهای اخیر بهطور پیوسته شبکه شعب خود را کاهش داده تا در کانالهای دیجیتال بیشتری برای خدمات و تعامل با مشتری سرمایهگذاری کند. این سازمان در حال افزایش سرمایهگذاری در یادگیری ماشین و رایانش ابری، برای بهبود تجربه مشتری با بینش و هشدارهای دادهمحور است. برای مثال، دستیار مجازیEno اعلانهای لحظهای کلاهبرداری و رمزگذاری را برای پرداخت آنلاین امن ارائه میدهد. این شرکت همچنین از دیجیتال برای بهبود تجارب تجارت الکترونیکی استفاده کرده است. «کپیتالوان شاپینگ» یک افزونه مرورگر است که بهطور خودکار قیمتها را بررسی و کوپنهای موجود را هنگام خرید آنلاین مشتریان جستوجو میکند.
* محصولات و خدمات: «جان دیر» (John Deere)، اولین پیشگامی بود که در صنعت وسایل نقلیه کشاورزی، هوش مصنوعی و بینایی رایانهای را در محصولات خود برای ارائه بستههای خدماتی جدید بهمنظور کشاورزی دقیق اضافه کرد. سامانه Combine Advisor آن از دوربینها و حسگرهای موجود در دستگاههای برداشت برای نظارت لحظهای بر عملکرد و تنظیم ماشینآلات استفاده میکند. این امر میتواند با کاهش مقدار دانههای ازدسترفته طي برداشت محصول یا بقاياي پوسيده گياهي مانند برگ و ساقه، عملکرد را بهبود بخشد. رشد درآمد خالص 19 درصدي در فصل اول 2021 گواهي بر استراتژی دیجیتال جان دير برای نوآوری و ادامه تمایز رقابتی خود است، به طوري که برخي تأمینکنندگان عمده تجهیزات کشاورزی نیز با استفاده از حسگرها و هوش مصنوعی برای ایجاد خدمات دقیق کشاورزی، راه آن را دنبال میکنند.
* مدلهای کسبوکاری: «پینگآن»، غول بیمهاي چیني، خود را از یک ارائهدهنده بیمه سنتی به یک ارائهدهنده پلتفرمي تبدیل کرده که بیش از نیم میلیارد کاربر را به خدمات مالی، خدمات درماني، املاک و مستغلات، خودرو و سایر خدمات متصل میکند. کسبوکارهاي آن شامل OneConnect، ارائهدهنده نرمافزار فناوري مالي بهعنوان سرویس است که وام دیجیتال، تأمین مالی کسبوکارهاي کوچک و راهحلهای تجارت بینبانکی را به بیش از 450 مؤسسه مالی ارائه میدهد. زيرمجموعه خدمات درماني Good Doctor که مشاوره آنلاین بیمار و تهیه نسخه دارو را ارائه میدهد و Autohome، بزرگترین پلتفرم خرید آنلاین ماشین در چین. این سرویسهای مجاور کمک میکند تا کاربران خدمات اصلی مالی را از پینگآن دريافت کنند. برای مثال، وقتی کاربران در Autohome به جستوجو و مقایسه اتومبیل میپردازند، پینگآن به آنها منابع مالی و بیمه ارائه میدهد. استراتژی این پلتفرم نتیجه داده است: پینگآن اکنون در حال حاضر دومین بیمه بزرگ جهان از نظر ارزش بازار است.
تحول دیجیتال سفری است که هرگز پایان نمییابد. عدم قطعیت و تغییر اجتنابناپذیر است و همین امر نیاز شدید به بازسازی خود برای رقابت را نیز بهدنبال دارد. تحت این شرایط، سازمانها باید در مورد تحول دیجیتال کمتر بهعنوان یک پروژه فناوری که موقتی است نگاه کنند، تا همیشه با چابکی برای تغییر و تکامل در راستای خواستههای مشتری آماده باشند. با وجود این، قدرت واقعی تحول دیجیتال فراتر از ایجاد مداوم قابلیتهای دیجیتالی است. تعهد به استراتژیای که دیجیتال را در هسته اصلی خود قرار میدهد، با درک عمیق از آنچه دیجیتال امکانپذیر میکند و اولویتهای دیجیتال را با اهداف استراتژیک همسو میکند، همان چیزی است که سازمانها را قادر میسازد آینده خود را در دنیایی نامطمئن، ايمن کنند و شکل دهند.