ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی مهراد
مرتضی مهراد
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

کلمه‌ها فاصله می‌اندازند بین انسان و درد

خلقم تنگ بود. زدم بیرون. برگ‌های خشک چنار را با دستم جارو زدم و خودم را رها کردم روی نیمکت. با کتانی‌های سیاه و سفیدم روی برگ‌های زرد ضرب گرفتم و خشی افتاد روی سکوت پارک.

گربه‌ای سفید نارنجی کمی آن‌طرف‌تر جستی زد تا عرض سنگ‌فرش بین دو ردیف چمن را طی کند، ولی چه طی کردنی: یک پای عقبش از کار افتاده بود و آن پای دیگر شده بود جورکش. هر بار که پای جورکش بلند می‌شد ماتحتش پرتاب می‌شد بالا، انگار سیخی دردناک بهش بزنند و اعصاب عضله‌اش این‌طوری شدید واکنش نشان بدهد.

لم دادم به پشتی نیمکت. بلند گفتم: چه‌قدر شباهت هست بین این و من. دفترچه‌ام را از جیب پالتو بیرون کشیدم و پاراگراف بالا را نوشتم.

آسودگی در تمام بدنم دوید. بعدش نوشتم: «کلمه‌ها فاصله می‌اندازند بین انسان و درد.» البته که درد هنوز هست، ولی حالا هم کمی دورتر نشسته و هم شده منبع الهامم برای نوشتن.

با این نقل‌قول نوشته‌ام را تمام می‌کنم:

نوشتن همیشه فرایندی شعف‌آمیز است. به جایی آرام درون خودت می‌روی و چیزی شاید دردناک را به کلمه تبدیل می‌کنی. نوشتن حد و مرزی به درد می‌دهد. از سردرگمی درت می‌آورد. کمکت می‌کند بفهمی و در نهایت بپذیری‌.

اَدِر لارا
«رها و ناهشیار می‌نویسم»

مطالعه‌ی بیشتر:

نوشتن چطور باعث آرامش می‌شود؟

مرتضی مهراد در اینستاگرام و تلگرام




نوشتننویسندگیجستارکلمهآرامش
اندیشه‌هایی برای بهتر زیستن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید