دربخش قبلی مقدمه ای راجع به این چهارچوب عرض شد ، که اگر نخوندید پیشنهاد میکنم یه نگاه بندازید و از اینجا میتونید مطالعه اش کنید.
در ادامه بررسی چهارچوب توسعه توازن فردی 10F ، هرقسمت به یکی از F ها می پردازیم لازم به یادآوری هست که این مطالب برگرفته از کارگاه 10F ، دکتر نظری است که در قسمت قبل نیز عرض شد.
این قسمت راجع به اولین F یعنی Faith صحبت میکنیم.
اف (F) اول، ایمان است که با Believing فرق دارد. ممکنه در لحظه اول فکر کنیم مباحث مذهبی همراه است اما اینگونه نیست.
تعریف ایمان از نظر 10F : انسان تنها موجودی است که دارای خود آگاهی است.
خود آگاهی چه ویژگی دارد؟
انسان تنها موجودی است که میتواند از خودش خارج شود و به خودش نگاه کند و خودارزیابی و خود قضاوتی دارد. هیچ حیوانی (زنده) این خاصیت را ندارد. پس یعنی اینکه از خودمان خارج شویم و به خودمان نگاه کنیم و خودمان را ارزیابی کنیم به همین خاطر است که گاهی دچار خود درگیری میشویم . بزرگترین خروجی خود آگاهی ، خود ارزیابی است و اگر کسی این را خفه و محکوم کند با دیگر حیوانات تفاوتی ندارد.
انسان را تعاریفی مختلف گفتهاند یکی از زیبا ترین آنها این است که انسان حیوانی است که نگران میشود و عمق نگرانی است که عمق انسانیت را میسازد. اگر عمق نگرانی هایم ارتقا پیدا کند انسان تر میشوم مثلا نگران دیگران نیز بشوم.
توجه : یادم باشد فهرست نگرانی هایم را بنویسم ، بعد در 3 کلاس A، B، C به آن نمره بدهم.
کلاس A: نگرانی های متشابه ، نگرانی که سایر افراد و جانداران هم ، نگرانش هستند مانند خورد، خوراک، پوشاک و...
کلاس B: نگرانی های خارج از خودم ولی در حیطه نزدیکان و حومه مانند: پسر، همسر، مادر و...
کلاس C: نگرانی های مربوط به بشریت، انسان، آینده و...
یکی از دانشمندان معروف آمریکایی میگوید: انسانی که در طول زندگی اش نتوانسته باشه به یک موجودی به غیر از انسان عشق ورزیده باشد هیچگاه جنبه هایی از انسانیتش آشکار نمیشود.
در جشنواره خلاقیت ایالات متحده، گهگداری مسابقات خاصی برگزار میشود، یکی از آخرین مسابقات عنوان سوال این بود: (برای فشن دیزاینرها) مرغی آوردند، به نام هلن، گفتند به 4 گروه تقسیم شوید، لباس شب، ورزشی و... برای هلن طراحی کنید.
از این مسابقه ، ۳ اختراع بیرون آمد برای انسان های معلول، خرید و... بسیار مناسب بود.
از منظر ژنتیکی نزدیک ترین موجود به انسان:
- مگس با 97% مشابهات RNA داریم.
- سپس با موز 3% متفاوت هستیم.
- ۵ام میمون با شباهت ژنتیکی 96%.
وقتی با شخصی یا کسی مدت هاست رابطه نداریم یعنی او یا آنها برای ما منقرض شدن
ایمان : چیزی در درون تو است که تو را به خوب تشویق و از بد منع میکند.
مهم ترین خاصیت ایمان باید این باشه که تو را به کار درست دعوت کنه و مانع باشه از کار بد.
ایقان : از یقین می آید یعنی یقین داشته باشیم، در واقع حصول اطمینان قطعی از یک چیزی است.
ایمان : یعنی به آن یقینی که داریم ، مومن باشیم.
یک شاخه از ایمان ، اسلام است و اگر دینم اسلام است به آن مسلم باشم.
به خودت بگو : در خودت به چی یقین داری؟
مثلا من یقین دارم اگر رژیم ام را رعایت کنم ظرف یک ماه حداقل ۶ کیلو کم میکنم.
خب حالا ایمان هم داری باید این کار رو بکنی؟
هنوز به این نتیجه نرسیدم.
این فاصله بین ایمان و یقین است و حالا اسلام میشود دستور العمل این کار که انجام دهیم.
اگر در یقین ات شک داشته باشی کار خراب میشه.
ادراکی که از ایمان داریم این است که یک چیزی باید باشد که تو را کنترل کند و در زندگی ، باید یک حبل یا طنابی باشد که بگیریمش، پس لطفا حواسمان باشد این طناب ویژگی های یک طناب محکم را داشته باشد.
ایمان وسط یقین است و اقدام، مانند نگرش که بین دانش است و روش.
اگر یقین داشته باشیم که خدا مهربان است مطمئن هستیم که در هیچ لحظه ای رها نشدهایم.
به شکل زیر توجه کنید :
همانطور که مشاهده می کنید ، ایمان به مرور اتفاق میافتد و در میان مراتب ایمان ، دانش از همه کم عمق تر است. چرا ؟
چون خیلی زود اتفاق میافتد و زود هم از بین میرود ، چون دانشی که ما پیدا میکنیم ممکن است بلافاصله با دانشی جدید جایگزین شود، مثلاً برای ضدعفونی کردن روزی از ماده مرکورکروم استفاده میشد، بعد گفتند سرطان زاست بلافاصله کنار گذاشته شد یا مثال های دیگر.
دانش یک مقدار عمیق تر بشود ، میشود بینش یا نگرش که عبارت است از داشتن تصمیمی برای اقدام.
یعنی بروز بیرونی یک چیزی از فردی در یک زمینه ای مثل رفتار غذایی و... که ظهور بیرونی دارد.
نگرش : یعنی اداراکی از دانش و آنچه به من انگیزه بدهد کاری بکنم.
بین اقدام و آگاهی یک چیزی است به نام Attitude.(قبل از رفتار ، نگرش است)
رفتار : یک سری چیزها رو بشنو و بیزحمت نرو (عبور نکن از آن)، یک جست و جویی بکن تا بشود رفتار
رفتار تکرار بشود تبدیل می شود به عادت، نهادینه بشود تبدیل می شود به فرهنگ
بازار : محل تبلور رفتار مصرف کننده ، مثلا بازار خوراکی
در رفتار مردم ایران خوردن کله پاچه وجود دارد ، پس کله پزی داریم.
آدم برای اینکه به رفتار برسد دو مسیر دارد یا از دانش به رفتار و یا از فرهنگ-عادت به رفتار می رسد.
بیش از 80% رفتارهای ما زاییده فرهنگ و عاداتمان است.
توجه : از خودم ارزیابی کنم آنچه انجام میدهم ، چقدر وابسته به فرهنگ و عادتم است و چقدر برگرفته از دانش و نگرش ام.
برای اینکه این کار را بکنیم به مهم ترین کارهای زندگی خودمان نگاه کنیم. اگر دیدیم خیلی رفتارها از منطقه فرهنگ و عادات میآیند ، بدانیم بنده عادات و فرهنگ هستیم و خودمان را سانسور کردهایم و دریچه های عقل و علم را بر رفتارهایمان بستهایم و اگر خیلی از سمت دانش آمده بدانیم که بر فرهنگ خودمان پشت کردهایم و اگر تعادلی برقرار است بدانیم در جایگاه مطمئنی ایستادهایم.
ایمان جایی است که ما را کمک میکند برای اینکه به یقین برسیم و برای اینکه به یک سری عادات تن بدهیم و زجر نکشیم (Pain به Pleasure تبدیل شود) مثلاً روزه برای مومن لذت است برای آدم اطواری زجر است. (به مومن نباید فشار بیاید)
یادمان باشد که همه این F ها برای ما مهم است و حتما جنبه ای از توسعه یافتگی است ، یکی از این هایی است که به آن اشاره میشود.
پایان این بخش
سعی کردم هر آنچه که متوجه شدم در این بخش از کارگاه رو با شما به اشتراک بگذارم ، بلکه به فهم مطالب برای خودم کمک کنه و امیدوارم به درد شما هم بخوره و شما هم بتونید استفاده کنید ازش.
خوشحال میشم اگر شما هم تجربهای در زمینه بکارگیری این چهارچوب دارید با من و بقیه به اشتراک بذارید و همینطور در بخش های بعد به سایر F ها (۹ مورد باقی مانده ) می پردازیم. اگر نقد یا نظری به هریک از موارد گفته شده دارید باهامون به اشتراک بذارید تا بقیه هم استفاده کنند.