سید حسام فروزان
سید حسام فروزان
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

پرویز دوایی ؛ عالیجناب عشق و نوستالژی

پرویز دوایی
پرویز دوایی


پرویز دوایی؛ باغبان وفادار خاطره‌ها

می‌خواهیم از وجود نازنینی حرف بزنیم که خاطره‌نگاری و عشق و نوستالژی گذشته را آبرو و اعتباری دیگر بخشیده است. خانم‌ها و آقایان! معرفی می‌کنم: عالیجناب پرویز دوایی، کسی که با خاطره-داستان‌ها و نامه‌ها و بهاریه‌هایش ما را به روزگاران شیرین گذشته می‌برد تا یادمان نرود روزگاری این شهر پر از دار و درخت و گل‌های اقاقیا بوده و در سینماهای لاله‌زار غرق در نور رویا می‌فروخته‌اند… دوستان و همراهان پرویزخان در این پرونده با ما همراه شده‌اند تا قدرش را بدانیم و به افتخار جهان شیرینی که برایمان تجسم کرده، کلاه از سر برداریم. صفای وجودش.

آنچه با خواندن نوشته‌های پرویز دوایی تجربه می‌کنیم جای دیگری یافت می‌نشود. او با تلفیق خاطره و قصه و نامه‌نگاری به سبکی شخصی رسیده است که شاید بتوان آن را «نثر نوستالژیک» نامید.

شاید خواننده ای که تازه با پرویز دوایی آشنا شده است از خودش بپرسد این همه ستایش برای چیست؟ مگر دوایی چه کار کرده و یا چه شاهکاری خلق کرده که اینقدر از او تعریف می کنند؟ اصلاً ما چرا باید خاطرات و نامه‌های پیرمردی را بخوانیم که شش دهه پیش در تهران می‌زیسته و عاشق سینما بوده؟ راستش برای دوست داشتن پرویز دوایی نیازی نیست شما حتماً آدم خاطره‌بازی باشید و اهل نوستالژی. همین که ادبیات را به عنوان راهی برای تجربه زندگی‌های نزیسته قبول داشته باشید کافی‌ست. قصه‌های پرویز دوایی ما را به تهران دهه سی می‌برد تا دورانی را که فقط در کتاب‌های تاریخی خوانده‌ایم تجسم کنیم و به چشم ببینیم.

هوشنگ گلمکانی در مقدمه‌ای که بر کتاب «بولوار دلهای شکسته» دوایی نوشته است آورده «اما نوشته‌های غیرسینمایی او دنیای دیگری‌ست؛ این‌هایی که نمی‌دانم قصه بنامم یا قطه یا قصه‌واره یا خاطره؛ که هرکدام برای من حکم شعری منثور دارد و هر بار با خواندن آنها درشان غرق و بی‌تاب و بی‌خود می‌شوم. یک پوشه از نامه‌هایش دم دستم دارد که گاهی یکی را برمی‌دارم و برای تلطیف روح و روان می‌خوانم…»

ملاحظه کردید؟ وجود امثال پرویز دوایی در فضای ادبیات و فرهنگ و زندگی ما لازم است تا بتوانیم این روزگار سیاه را تاب آوریم. او راوی زندگی‌های نزیسته ماست. دوربین دوایی روی زشتی‌ها و زیبایی‌های دهه‌های گذشته این سرزمین زوم کرده است تا از خاطره جمعی ما حذف نشوند. نوشته‌های دوایی در ستایش عشق و امید و زندگیست؛ همان چیزهایی که همیشه نیاز داریم.

حالا دیگر نیم قرن می‌شود که پرویز دوایی جلای وطن کرده و در شهر زیبای پراگ ساکن شده است. او در تمام این سال‌ها به تهران سفر نکرد تا خاطرات زیبایی که از تهران قشنگ سال‌های کودکی و نوجوانیش داشته آلوده نشود. آدم دیگری سراغ دارید که اینقدر برای خاطره و تصور اهمیت قائل باشد؟ باید از تمام کسانی که در این سال‌ها ارتباط ما را با پرویزخان حفظ کردند سپاسگذار باشیم. او از وطن دور است اما همچون باغبانی وفادار از باغ خاطرات وطن نگاهداری می‌کند.

باید از کریم امامی و انتشارات «زمینه» ممنون باشیم که در سال 1360 مجموعه داستان «باغ» را منتشر کردند. اولین کتاب پرویز دوایی در فضای ملتهب آن سال‌ها (بعدها توسط انتشارات نیلوفر تجدید چاپ شد).

از مجله «فیلم» عزیز باید تشکر کنیم که رفاقت با دوایی را با ما به اشتراک گذاشتند و هر سال در شماره ویژه نوروز یک «بهاریه» از پرویزخان چاپ  کردند و دل ما را لرزاندند. بله، سالهایی بود که ما به خواندن یک بهاریه در عرض یکسال از او دلخوش بودیم.

باید از انتشارات روزنه‌کار قدردانی کنیم که «بازگشت یکه‌سوار»، «بولوار دلهای شکسته» و «امشب در سینما ستاره» و «ایستگاه آبشار» را چاپ کرد. نشریاتی مانند جهان کتاب، نگاه نو و آزما حق دوستی را ادا کردند و هرازگاهی مطلبی از او به ما رساندند و یا پرونده ویژه‌ای یا مجلس یادبودی برایش تدارک دیدند. انتشارات جهان کتاب نیز کار بزرگی صورت داد و مجموعه «نامه‌های پراگ» دوایی را در چندین جلد منتشر کرد. از همه این دوستان دیده و نادیده ممنونیم. ما از یک قبیله هستیم و به این خویشاوندی می‌بالیم؛ قبیله عشق و نوستالژی.

هوشنگ گلمکانی (سردبیر ماهنامه فیلم امروز) که از یاران و دوستداران قدیمی پرویز دوایی است در سال 1387 برای دیدن دوایی و شرکت در جشنواره فیلم زلین به جمهوری چک سفر کرد. حاصل این سفر نوشته‌ها و عکس‌ها و فیلم‌هایی بود که پس از سال‌ها چشم ما را به جمال پرویزخان روشن نمود. جناب گلمکانی برای این پرونده مطلبی را در اختیار ما گذاشته‌اند که سال 1388 در پرونده مجله «نگاه نو» منتشر شده است.

ادامه پرونده را در سایت وینش بخوانید www.vinesh.ir




نقد فیلمادبیاتمترجممنتقد سینما
در حال حاضر مترجم. وبلاگ‌نویس سابق؛ روزنامه‌نگار فصلی، اهل ادبیات و سینما. علاقمند به حوزه محتوا | hesamforouzan.com |
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید