✍ «من»، عجیبترین کلمه در این جهان است.
«من»، مبهمترین مفهومِ وجودی در هستی است.
«من» در هر زمانی یک تعریف متفاوت دارد. هر بار شکلش عوض میشود و هر بار تصورمان از «من» تغییر میکند.
منِ کنونیام گاهی منی دورتر را فراموش میکند،
من، مرا به یاد نمیآورد. از خودش گریزان و بیزار میشود، گاهی هم عاشق خودش میشود!
از بچگی زیاد در آینه به خودم نگاه نمیکردم. هیچ وقت خودم را آن کسی نمیدیدم که آینه به من نشان میداد.
من، یک شکل درونی داشتم. در تصوراتم من بیشتر یک صدا بودم تا تصویر و بیشتر از همه تفکر بودم تا تصویر! یک اندیشهی در حال رشد و تغییر!
من، همیشه خودم را زیباتر از تصویرم در آینه میدیدم چون من در نظرِ خودم مجموعهای از چیزها بودم نه فقط چهره. چهرهای که آینه نشانم میداد، فقط بخشی از من بود. شاید برای همین بر خلاف دختران هم سنوسالم اعتماد به نفس بیشتری داشتم و هنوز هم دارم.
من هیچوقت آینه را باور نکردم.
خود دوربین گوشی همینطوریش هم صورت را صاف میکند، اینهمه فیلتر روی فیلتر را دیگر نمیفهمم. این حجم از تقلبی بودن آدمها را نمیفهمم.
دخترعمهام جسارت عکس انداختن بدون فیلتر را ندارد. اگر آن فیلتر کوفتی روی صورتش نیفتد و صورتش را صاف مثل آینه و لبهایش را کمی جلو آمده و بینیاش را جمع و قلمی نکند، عکس نمیگیرد. صورتش زیبا، جوان، شاداب و بدون نقص است اما خودش را پر از ایراد میبیند و وقتی ازش پرسیدم چرا اینکار را میکنی؟ صورت خودت که قشنگه. گفت: با فیلتر قشنگتره. فقط من هم نیستم، همهی بچهها تو مدرسه بدون فیلتر عکس نمیگیرن.
✨پس این زشتانگاری بیماری مسری عصر ماست.✨
نه فقط نوجوانها که جوانها و میانسالها هم انگار از دیدن چهره خودشان میترسند.
عمل جراحی نسبت به سالهای گذشته آنقدر زیاد شده که فقط کافی است سر بچرخانید، حداقل یک نفر در جمع بینیاش را عمل کرده یا قصد دارد عمل کند.
این بیماری، فراگیر و مصیبتی جمعی شده، هیچکس جرئت ندارد از آن حرف بزند.
میدانید چرا؟!
✨چون دست اکثر آدم ها به این گناه دوست نداشتنِ خود آلوده شده است.
ما همه شریک جرم شدهایم.✨
یکی از خودش راضی نیست، یکی دیگران بهش خط میدهند که اگر عمل کنی چقدر خوشگل میشوی، یکی پشت دیگران حرف میزند و چهرهاش را مسخره میکند.
آن دیگری با دیدن دوستش که تازه زیر تیغ جراحی زیبایی رفته است شروع به تعریف کردن میکند: چقدر تغییر کردی، خیلی خوب شدی!
همه بهبه و چهچه میکنند که عجب بینیای!
_مبارکه
_به سلامتی
دقیقا چه چیزی به سلامتی؟ به سلامتی چه کسانی؟
صاحب بینی جدید یا جامعهی جراحان زیبایی یا خوش به حال مردم تماشاگر؟!
اصلا متوجهایم از چه تعریف میکنیم بیآنکه از ما نظری پرسیده شود؟!
میتوانیم هیچ واکنشی ندهیم، ما مجبور نیستیم برای خوشحالی و خوب کردن حال دل کسی این جملات ریاکارانه را بگوییم.
اصلا متوجه هستیم چه چیزی را رواج میدهیم؟
✨دوست نداشتن خود را!
جلوی چشم کودکانمان اعتراف میکنیم این بهتر است.
هنجار این است. چه شد که ضدارزش ها ارزش شدند؟!
چه شد که علمی که با هدفِ نیک درست کردن چهرهی افرادی که بر اثر سانحهای ناگوار با به هر دلیلی آسیب دیده و نامطلوب است به وجود آمد،
حالا شده عامل اصلی از هم گسیختگی روان انسانها!
آدمهای زیادی حالشان از چیزی که هستند بهم میخورد. اما تا حرفی از مضرات این عملهای جراحی زده شود میگویند: کمی روشنفکر باشید؟ به عقاید آدمها احترام بگذارید!
?چطور میشود به عقیدهی کسی احترام گذاشت که احترامی برای خود قائل نیست.
✨ما در عصر انسان مدرنِ بیمار زندگی میکنیم.
این انسان مدرن نیاز ندارد تا ویروسی عجیب یا بلایای طبیعی جانش را بگیرد و زندگیاش را خراب کند، ما خودمان برای خودمان کافی هستیم این انسان مدرن خودش تیغ میزند بر رگ هستی خودش!✨
اگر جلوی آینه رفتید و کاش های زیادی در ذهنتان آمد، آگاه باشید که شما هم متأسفانه بیمار شدهاید.
این منی که در آینه دنبالش میگردید محدود به چهرهتان نیست!
این متن مخالفان زیادی خواهد داشت از دوست و آشنا گرفته تا دنبالکنندگان و غیردنبالکننگان. به دل نگیرید اما در متن عمیق شوید. ما قبل از هر جراحی زیباییای به روانشناسی احتیاج داریم که ریشهی دوست نداشتنمان را بیابد، شاید روزی در دبستان یا دبیرستان مثل دخترعمهی عزیز من، همکلاسیای بیرحم و بیادب، بهمان گفته چقدر دماغت زشت است و ما با اینکه این خاطره را به یاد نداریم باورش کردهایم.
✨ما بیش از هر عمل جراحی و روانشناسی به دوستی احتیاج داریم که بهمان اعتماد به نفس بیشتری بدهد و بهمان یادآوری کند که به اندازهی کافی زیباییم.✨
#مریم_جعفری_تفرشی