قسمت ششم
داستان به امید خدا رفت برای چاپ
قسمت آخر
پهلوان کوچک:
متولد 1348. قبل انقلاب، وقتی یک کودک خردسال بود، بازوبند پهلوانی کشور را دریافت کرد. قبل انقلاب، در نامهای به امام، به نشانه اعتراض و به منظور کمک به امام، ورزش را ترک کرد. بعد انقلاب، یک بار در دیدار ورزشکاران، جلوی امام به اجرای ورزش باستانی پرداخت. جنگ که شد، خیلی نوجوان بود اما غیرتش اجازه نداد در خانه بماند. با دستکاری شناسنامه به جبهه آمد. عاشق مرام جبهه شد. آنجا هم ورزش باستانی راه انداخت. شب عملیات برای روحیه رزمندهها یک چرخی زد که ماندگار شد؛ 300 دور در سه دقیقه چرخ میزد. آن شب وقتی تیر خورد، به فرمانده گفت: «من چیزیم نیست؛ شما برید. نذار بقیه بفهمند، روحیهشون خراب میشه.» تنها ماند و شهید شد. 14 سال بعد چند تکه استخوانش را آوردند خانه تا دل پدرش روشن شود.
22 اسفند 1363- شهادت سعید طوقانی، قهرمان ورزش باستانی
کتابم می خونی؟
کتاب «پهلوان سعید» شامل زندگینامه و خاطراتی از پهلوان شهید سعید طوقانی به همراه تعداد زیادی از عکسهای وی است. حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس در این کتاب 216 صفحهای، خاطرات فراوانی از همراهیاش با پهلوان سعید طوقانی در جبهه را نگاشته است.
قسمت های قبل:)
داستان بعدم: مدافع حقوق زنان