ویرگول
ورودثبت نام
ملیکا اله یاری
ملیکا اله یاریملیکا اله‌یاری نویسنده،شاعر و منتقد فیلمِ ایرانی ست.کتاب‌های او عبارتند از کیهانه-آژفنداک-دیدار با زوفا و خانه‌های قایقی-شکیبایی شعله. اینستاگرام من برای ارتباط و همراهیِ بیشتر: __melika__allahyari
ملیکا اله یاری
ملیکا اله یاری
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

نقد فیلم زن و بچه

تازه ترین اثر سعید روستایی اوایل مرداد ماه ۱۴۰۴ اکران شده است.

موضوع فیلم به طور کلی و خلاصه ازدواج مجدد زنی ست که از همسر سابقش دو کودک دارد.

پریناز ایزدیار نقش اصلی فیلم دلباخته ی مردی مشکل دار با بازی پیمان معادی می شود.

معادی بازیگر نقش حمید است که هرچند مردی ست با موقعیت اجتماعی پایین و شغلی معمولی اما به سبب فرهنگ و باور های غلط باز هم در بازار ازدواج بر مهناز با بازی ایزدیار برتری دارد.

همکار مهناز به او هشدار می دهد که حمید قابل اعتماد نیست؛خود مهناز هم عجله ای برای ازدواج ندارد اما به سبب اصرار حمید می پذیرد.

مردسالاری جایی خود را به خوبی هرچه تمام تر نشان می دهد که حمید از مهناز می خواهد بچه هایش در شب خواستگاری حضور نداشته باشند.

البته که شب خواستگاری دخالت های اطرافیان حمید در ازدواج دو بزرگسال کامل به چشم می‌خورد اما موضوع جایی عجیب می شود که حمید در نهایت حماقت علاقه مند به خواهر کوچک تر مهناز می شود.

حمید مرد خونسرد و حق به جانبی ست که برخلاف اینکه نزدیک به ۵۰سال دارد باز به خود اجازه می دهد خواستگار خواهر کوچک مهناز که دختری جوان است،بشود‌.

او یک کلاهبردار کوچک هم هست که معلوم نیست اگر دستش می رسید چه کارها که نمی‌کرد!

چرا که با دریافت پول، اجازه خوابیدن درون ماشین‌های آمبولانس را به مردم فقیر می دهد.

مهناز دستش نمی رسد که سیستم را تغییر دهد اما وقتی خباثت حمید رو می شود،مهناز تمام تلاش خود را می کند که حقش را بگیرد.

علی یار و ندا فرزندان مهناز هستند که پسر بازیگوش و شیطان و دختر آرام است.

پسر بچه سکانس های خیره کننده ای را بازی می کند چه به لحاظ نوع بازی چه به لحاظ دیالوگ هایش...

بعد از ماجراهایی که پیش می آید و پسر مهناز کشته می شود او باز هم درصدد انتقام و حق خواهی از پدرشوهرش برمی آید!

مهناز زنی آرام بود که رفته رفته در طی داستان تبدیل به زنی حق جو شد که می داند چه می خواهد و حالا که می داند درصدد برآوردن خواسته هایش می جنگد و بازی نمی خورد.

ازدواج خواهر مهناز با حمید، مشکلاتشان و نهایتا تولد نوزادشان فیلم را شبیه به یک مجمع العجایب می کند.

سکانس پایانی که علی یارِ تازه متولد شده در آغوش خاله اش مهناز ، می گرید شاید بخواهد رنج حیات را بگوید که از کودکی تا بزرگسالی هست و آن را پایانی نیست.

بازی نسبتا کوتاه و زیبای فرشته صدر عرفایی نیز در نوع خود قابل تأمل است.

همان حمایت های هرچند خفیف و کم جان مادرانه و همان همدلی،سادگی و خشم یک مادر.

و ندا دختر کوچک مهناز که صبر و شکیبایی کودکانه اش نشان می دهد که کودکان حامل چه راز ها و درد های بزرگی برای جثه کوچک شان هستند.

یکی از سکانس های زیبا و بازیگوشانه به نظر من،صحنه مکالمه ی مهناز و پسرش بعد از اخراج موقت پسر از مدرسه بود‌؛که پسر بچه با زیرکی تمام سعی در به دست آوردن دل مادرش داشت!

هرچند سکانس های مرتبط با ابراز علاقه علی یار پسر مهناز به همکار مادرش نیز موضوعی فرعی اما تأمل برانگیز در فیلم است.

فیلم پر از جزئیات است که همان ها می توانند شخصیت ها را برایمان بسازند اما موضوع و پرداخت به موضوع تکراری است و به عنوان کلام پایانی باید بگویم که معتقدم فیلم،فیلم خوبی بود اما هرگز به گرد پای فیلم های قبلی روستایی نمی رسید!

فیلمبچهابراز علاقه
۵
۲
ملیکا اله یاری
ملیکا اله یاری
ملیکا اله‌یاری نویسنده،شاعر و منتقد فیلمِ ایرانی ست.کتاب‌های او عبارتند از کیهانه-آژفنداک-دیدار با زوفا و خانه‌های قایقی-شکیبایی شعله. اینستاگرام من برای ارتباط و همراهیِ بیشتر: __melika__allahyari
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید