قفسه های کتابخانه ها پر از داستان هایی است که طی قرن ها گفته شده اند، اما وقتی پابه بیرون می گذاریم و وارد خیابان می شویم، با ازدحامی از داستان هایی مواجه می شویم که به تازگی ساخته شده اند. این داستان های زنده به قدری در تار و پود ما تنیده شده اند که به سختی می توانیم به نقش آنها در زندگیمان فکر کنیم: آنها شامل شایعه، غیب و بدگویی، لطیفه، عذر و بهانه ها، اتفاقات زندگی، دروغ های بزرگ و عجیب غریب و دروغ های مصلحتی کوچک هستند.همه ی این داستان هایی که هر روز اختراع می شوند و تار و پود زندگی را شکل می دهند.
داستان ها همه جا هستند، در شرکت تولید آبسرد کن، اتاق نهارخوری، آرایشگاه، تاکسی ها و مسافرخانه ها، اتاق هیأت رئیسه یا حتی اتاق خواب. مدرسه مارا به گونه ای عادت داده که فکر می کنیم داستان باید روی صفحات کاغذباشد یا روی پرده سینما و تلویزیون و همین باعث می شود این حقیقت را نادیده بگیریم که زندگی روزانه ی ما غرق در داستان هایی است که سرشار از انرژی، اقناع و خلاقیت هستند.
افسانه های مدرن داستان هایی هستند که از شخصی به شخص دیگر منتقل می شوند، گویی واقعا اتفاق افتاده اند
بریده ای از کتاب بیست کهن الگوی پیرنگ