عاشقی حس قشنگیست که تا آخر عمر
در نگاه تو فقط خواهم یافت
برق چشمان تو در نقطه تاریک دلم
خبر از روشنی صبح امیدت میداد
و به آن لحظهی دیدار تو سوگند،
که آغاز جهانش خوانم؛
تا ابد
تا به فروپاشی هر آنچه که در این دنیاست
با تو میمانم و بس.
و در آن دنیایی
که سراسر همهاش مستی جاویدان است
با تو سر خواهم کرد.
ای گل یاس پر از احساسم
تو چه میپنداری؟!
در دل خاک تنم چیز دگر خواهم کاشت؟!
نازنینم،
گل پر احساسم،
در کویری که تو دشتش کردی
زندگی
نغمهی گنجشک
تکاپوی بهار
همه معنای دگر خواهند داشت
#بانوی-عمارت-دل
20 اسفند 1402
6 صبح، مترو گلشهر