ویرگول
ورودثبت نام
محمد فرد
محمد فرد
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

دسته سومی ها

می گویند خوابیده را می شود بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده نه!

وقتی بحث هدف گذاری و تلاش برای رسیده خواسته ها می شود آدمها سه دسته اند:

دسته اول کلا با این مقوله ها بیگانه اند و هیچ اطلاعاتی ندارند.

دسته دوم می دانند باید چکار کنند و در مسیر آن حرکت می کنند.

دسته سوم می دانند باید چکار کنند اما به خاطر ترس و ضعف، بهانه جویی کرده و از انجام اقدامات موثر در راه هدف خودداری می کنند.

عمده ترین بهانه های این آدمها این ها هستند:

چسبیدن به گذشته

همه آدمها در گذشته شکست هایی داشته اند و این امر طبیعی است اما آدمهای دسته سوم دائما آن گذشته شکست خورده شان را مرور و به رخ خود می کشند. به عبارتی می خواهند تجربه گذشته را به تجربه فعلی ربط بدهند و این طور نتیجه گیری کنند که چون قبلا خواستند کاری بکنند و نتوانستند پس الان هم نمی توانند.

چسبیدن به جزئیات

دسته سومی ها به جای نگاه به تصویر کلی خواسته ها و برنامه هایشان به جزئیاتی گیر می دهند که شاید حتا ربطی به آن تصویر کلی نداشته باشد. مثلا می گویند اعصابم خورده و اصلا حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم. علت را که جویا می شویم می بینیم یکی از دوستانش یک بار بیرون رفته و او را خبر نکرده. یا مثلا دخترخاله اش در یک مهمانی جواب سلامش را نداده. دسته سومی ها این طور نتیجه گیری می کنند که هیچ کس آنها را دوست ندارد و همه چشم انتظار شکست خوردنشان هستند پس اگر اقداماتی انجام دهند کسانی که چشم دیدن موفقیتشان را ندارند برایشان مانع ایجاد می کنند.

چسبیدن به ترحم

وقتی آدم در کاری با شکست رو به رو می شود اقدام حرفه ای آن است که با دیگران به ویژه اهل فن مشورت کند تا عیب و ایرادهای کارش را متوجه شود. دسته سومی ها به جای اینکه دنبال کسی بروند که نقدشان کند به دنبال یک سری آدم مهربان می روند که فقط به آنها دلداری بدهند و بگویند عزیزم تو همه تلاشتو کردی تقصیر فلانی و فلان چیز بود که نتونستی!

چسبیدن به مرغ یک پا

خدا نکند یک دسته سومی شکست بخورد و چهار نفر از اطرافیانش از او انتقاد کنند. اینها به جای شنیدن حرف دیگران و استفاده از نکاتشان برای اصلاح اقدامات آینده شروع می کنند به بهانه تراشی و دلیل آوری که نه خیر من کارمو درست انجام دادم تو نمی فهمی تو خبر نداری که فلانی با من چیکار کرد و...

گاهی حتا خودشان هم می دانند که حرفهایشان اشتباه است اما به قول معروف برای کم نیاوردن شروع می کنند به جر و بحث های بیهوده

چسبیدن به پتو

شده ساعت را کوک کنید و موقع بیدار شدن خودتان را بیشتر به پتو بچسبانید و بیدار نشوید؟ دسته سومی ها در شروع کردن مشکل زیادی دارند. یعنی دقیقا می دانند که چطور باید شروع کنند اما به دلیل همان ترس ها و تنبلی ها آنقدر استارت زدن را لفت می دهند که انگار نمی خواهند کار کنند. گاهی هم علت این لفت دادن ها تنبلی نیست بلکه افکار منفی است. مهم نیست علت چه باشد. مهم این است که شروع کردن شما را با احتمال پیروزی یا شکست رو به رو می کند اما شروع نکردن قطعا به شکست منتهی می شود.

چسبیدن به غرغر

وای به روزی که یک دسته سومی یک شکست کوچک را تجربه کند. بخش اعظم زمان و انرژی او صرف این می شود که تا مدتها به خاطر آن شکست غر بزند و خودش و دیگران را سرزنش کند. درواقع آن حجم از انرژی را اگر صرف استارت مجدد کند احتمالا به نتایج مثبتی می رسد اما یک دسته سومی «نمی خواهد» بپذیرد که می تواند موفق شود

محمد فرد

روانشناسیمحمد فردموفقیتشکستبهانه جویی
روانشناس/ تلگرام و اینستاگرام: dastavard_g
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید