محمدحسین صادقی
محمدحسین صادقی
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

بیایید مجددا شروع کنیم

سلام ویرگول! سلام به همان‌جایی که همان اولش گفتم اسم باحالی است. سلام به اینجایی که من قصد دارم ادامه نوشتن‌های روزانه اینستاگرامم را در آن انجام دهم. سلام به ویرگول!

اما بعد. اینجا قرار است چه اتفاقی بیافتد؟ هیچ! اما در پس این هیچ کسی نشسته که هم‌اکنون طالب علوم دینی است و در حوزه علمیه قم و موسسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی رحمت الله علیه دروس دینی و علوم سیاسی می‌خواند و در آینده قصد دارد یک انسان موثر رسانه‌ای شود. از کودکی با نوشتن مانوس بوده و سعی کرده که بتواند با استفاده از کلماتی که در ذهن خودش دارد مفاهیم را به بقیه منتقل کند هرچند زمانی در کودکی لکنت زبان داشته و کلاس‌های گفتاردرمانی به کمک او آمده‌اند. دبستان که بوده برای پدرش نامه می‌نوشته و از آخر دبستان تا اوایل تحصیل در حوزه علمیه، به صورت مستمر خاطرات روزانه‌اش را یادداشت می‌کرده است، هرچند گاهی دست و دلش به نوشتن نمی‌رفته است. از سال چهارم حوزه علمیه با مجموعه باشگاه طنز انقلاب اسلامی آشنا شده و در دوره‌های طنزپردازی آن‌ها شرکت کرده و می‌شود گفت پنج سالی است که در آن‌جا فعالیت می‌کند و به صورت مستمر متن طنز می‌نویسد. مدتی دبیری کانال طنزیم که متعلق به همان مجموعه است را بر عهده داشته و اکنون به عنوان دبیرهماهنگی کارهای باشگاه طنز انقلاب اسلامی مشغول به فعالیت است. در طول این مدت کلاس‌های داستان نویسی و کارگاه‌های داستان را شرکت کرده و تعداد زیادی هم رمان خوانده و تعداد زیادی هم طرح و پیرنگ ننوشته روی سیستمش دارد.

همه این‌ها را گفتم تا کمی نشان داده باشم علاقه‌ام به کلمات چقدر است. خودم را نویسنده و کاربر حرفه‌ای کلمات نمی‌دانم ولی در راستای هدفی که برای خودم ترسیم کرده‌ام بر خودم لازم می‌دانم تا روزی خودم و بقیه خودم را یک نویسنده بشناسند و تا حرف از کلمه می‌شود، گوشه ذهنشان حضور داشته باشم و به من هم فکر کنند. دنیای کلمات را دنیای عجیب و غریبی نمی‌دانم و می‌دانم. نمی‌دانم به خاطر اینکه معتقدم هر کسی که می‌تواند حرف بزند می‌تواند بنویسد و نوشتن کار سختی نیست و می‌دانم به خاطر اینکه استفاده از کلمات واقعا ظرافت خاصی می‌خواهد که هر کسی نمی‌تواند به آن دست پیدا کند.

اما گذشته از تعارف اینجا قرار است چه اتفاقی بیافتد؟ به طور خیلی خلاصه اینجا قرار است من بنویسم. به صورت روزانه و مستمر بنویسم. در مورد نوشتن بنویسم. خاطره بنویسم. تحلیل‌هایی که از اتفاقات اطرافم دارم بنویسم. گزارش رویدادهایی که رخ داده را بنویسم. از مجموعه‌ای که در آن فعالیت می‌کنم و آدم‌های در آن بنویسم. در مورد دغدغه‌هایم بنویسم. در مورد معارفی که کسب کرده‌ام بنویسم. در مورد زندگی بنویسم. در مورد احساسات خودم و بقیه بنویسم. کمتر از ۴۵۰ کلمه و بیشتر از ۶۵۰ کلمه ننویسم تا وقتی که برای نوشتن می‌گذارم و بقیه برای خواندن می‌گذارند را زیاد نگرفته باشم ولی قول نمی‌دهم که روزی یکبار بنویسم. اینجا را به عنوان یک تمرین نوشتن در نظر گرفته‌ام که فقط بنویسم و با کلمات مانوس باشم و بتوانم کارهای تخصصی دیگری که در زمینه نوشتن انجام می‌دهم مثل نوشتن کتاب داستان، داستان کوتاه و متن طنز و سناریوی نمایشی را با قوت بیشتری ادامه بدهم و این انسم با کلمات باعث پیشرفتم در آن زمینه‌ها هم بشود. اما این نوید را می‌دهم که از الان به بعد اینجا داستان و طنز و این گونه‌های ادبی را نخواهید دید و فقط و فقط قرار است من برایتان بنویسم. متن‌های طنزم را می‌توانید در صفحه‌ام در سایت راه راه بخوانید و صفحه اینستاگرام و توئیترم هم از امروز به بعد مثل گذشته فعالیت نمی‌کنند مگر اینکه ربطی به اینجا پیدا کند. خلاصه که من می‌نویسم، شما بخوانید؛ این کاری است که از دستم بر می‌آید.

داستان طنزداستان نویسیتمرین نوشتنطنزنویسنده
یک پدر دلسوز و یک همسر فداکار و یک طالب علوم دینی و چندین عنوان دیگر آشنا با اینتر در صفحه‌کلید و دوست‌دار کار حرفه‌ای با کلمات https://rahrahtanz.ir/auther/mohammadhossein-sadeghi/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید