مدت ها بود توجهم به این نکته جلب شده بود که افراد برجسته به ندرت عقب می نشستند تا اتفاقی برایشان بیفتد؛ آن ها وقایع را رقم می زدند.
لئوناردو داوینچی
یه نکته ای که جدیدا بهش برخوردم توی مطالعه راجع به مسیر موفقیت " ثابت قدم بودن" ه... خیلی ساده به نظر میاد و احتمالا همه باهاش آشناییم اما معمولا بهش توجه نمی کنیم... توی یکی از سخنرانی های تد خانم آنجلا لی دوک ورث (فیلم سخنرانی رو از اینجا ببینین) راجع به این نکته خیلی زیبا صحبت می کنه که دانش آموزان و افراد موفق لزوما اونهایی نیستن که استعداد و ضریب هوشی بالایی داشتن، بلکه "ثابت قدم بودن" رمز مشترک موفق بودن اونهاست... چه بسا افراد با استعداد و ضریب هوشی بالایی که با توهم های کمال گرایانه دست از کار کشیدن و به جایی نرسیدن
یکی از بزرگترین و عمده ترین مشکلاتی که توی مسیر بهبود زندگی فردی مون و دستیابی به موفقیتی که از خودمون و زندگی مون انتظار داریم اینه که دوره ی زمانی طولانی ای دست از انجام کارهای لازم برای رسیدن به اهداف مون می کشیم... یا بهتر بگم توی کارامون " ثابت قدم" نیستیم...
حالا این "ثابت قدم نبودن" چه تاثیری در طی زمان روی زندگی مون میذاره؟
همه مون می دونیم که چسبیدن به برنامه ریزیامون و ثابت قدم بودن توی کارا -نه فقط وقتایی که از یه جایی یا یه کسی الهام گرفتیم- خیلی خیلی میتونه کار سختی باشه و معمولا همه مدتی رو باهاش دست و پنجه نرم میکنن و هنوز هم درگیرشن... اما چند تا نکته هست که میتونه کمک کنه :
حتی موقع انجام کارهای ساده روزانه، اصلا مسئولیت نتایج کارمون رو به ذهنمون راه ندیم... به هر حال نتایج حاصل از این ثابت قدم بودن خودشون رو نشون میدن و فکر نکردن به نتیجه، کار رو آسون تر میکنه چون مثلا من میدونم چیزی که باید کاملا روش تمرکز کنم چیه و این باعث میشه انرژی و توجهم در یک جهت متمرکز بشه و کارمو بهتر انجام بدم و از طرف دیگه باعث میشه کمتر روی خودم فشاری احساس کنم، آرامش بیشتری داشته باشم و در مقایسه با حالتی که نتایج به همون سرعتی که من میخوام اتفاق نیفتن بیشتر مستعد ادامه دادنم.
اولویت های مهم و دلیل اینکه اون کار رو انجام میدیم پیدا کنیم... مثلا این کار به نفع خانوادمونه، یه جور پس اندازه برای سفر، برای به دست آوردن شغل بهتره یا برای افزایش اعتماد به نفس مون یا هر چیز دیگه...
برای اینکه حواسمون از چرایی پرت نشه :
وقتی ناامید میشیم، عمیقا به اونچه انجام میدیم فکر نمی کنیم و می خوایم با کاهش عزت نفس به خودمون صدمه بزنیم...
هر کاری که در طول روز انجام بدیم یه سیگنال هایی رو به سمت خودمون میفرسته که بازخورد شخصیت ماست. کارای خوبی مثل موثر بودن، مهربون بودن، ورزش کردن یا یه استراحت ساده رو انجام بدیم.
تنبل بودن و منفی بافی فقط احساس ما به خودمون رو بد و بدتر میکنه.
از خودمون فرار نمی کنیم و مسلمه که هرچیزی یه هزینه ای داره.
بعضی روزا شروع کردن هر کدوم از کارای مهم دلهره آور به نظر میرسن و این میشه زمینه ی اهمال کاری!
وقتی این اتفاق میفته چیزی که کمک میکنه مهربون بودن!
به جای سرزنش کردن، خودمون رو به جلو هل بدیم...
در چنین مواقعی :
خلاصه همین قطره قطره ها جمع میشن و قدم های کوچیک برداشته میشن و کلی استراحت هم در طی روز داریم:))
بعضی اوقات همین شروع کردنای آسون و ادامه دادن هر روزه اش باعث میشه قبل از غروب یه روز پردستاوردی رو رقم زده باشیم... و یادمون نمیره که به جای ایستادن آروم آروم میریم جلو...
وقتی از کارای خوب خودمون قدردانی می کنیم به خودمون و زندگی مون احساس بهتری خواهیم داشت و در طی زمان بیشتر توی کارامون ثابت قدم میشیم و مقاومت درونی مون کمتر میشه...
پس:
پاداش دادن به خودمون باعث تقویت عادت "ثابت قدم بودن" میشه (کتاب معروف قدرت عادت رو برای آشنایی با سیستم عادت ها پیشنهاد می کنم بخونین)
یادمون باشه به خاطر کارهایی که انجام ندادیم با خودمون مهربون باشیم... سرزنش کردن خودمون و کمال گرایی منفی هیچ فایده ای نداره... ببینیم چی میتونیم ازش یاد بگیریم (راجع به یادگرفتن از اشتباهاتمون اینجا نوشتم) و فردا یه راه حل جدید رو امتحان کنیم:)))