به رغم تلاش و علاقمندی والدین برای برقراری ارتباط موثر و بهتر با فرزند نوجوان خود، اغلب پدر مادرها حتی از سخت بودن یک گفتگوی ساده با نوجوان خود مینالند. اینکه چطور بچهها به حرفهایشان گوش نمیدهند یا پاسخی در جواب حرفهایشان نمیگویند. اجازه بدهید یک سناریوی معمولی را انتخاب کنیم: شما میخواهید با پسر نوجوانتان درباره رفتار «غیر مسئولانه»اش صحبت کنید. منظور ما از رفتار غیرمسئولانه اینست که شاید فرزندتان بیش از حد مشغول انجام بازیهای ویدئویی شده، تکالیف درسیاش را انجام نداده و یا از زیر بار کارهای روزمره خود در رفته باشد. احتمال اینکه با مثالی که در ادامه آوردهایم، برایتان آشنا باشد، بسیار زیاد است.
در حالیکه به سمت اتاق او میروید، از او میپرسید: «میتونیم صحبت کنیم؟» او چشمان خود را گرد میکند و با نگاهی سنگین میگوید: «بیا! باز شروع شد!» با شروع جمله شما که میگویید «باید مسئولیتپذیری بیشتری داشته باشی»، او همانجا مینشیند و اخمهایش را در هم فرو میبرد و طوری نگاهتان میکند که بهترین توصیف برایش این است: «حالا هر چی!». نوجوانتان به صورت زیرچشمی نگاهی به ساعت میاندازد. با دیدن رفتارهای او خونسردی خود را از دست میدهید و دادتان به هوا میرود: «تو میدونی که ما خیر و صلاح تو را میخوایم و اصلا برات مهم نیست! هست؟» او جواب پس میدهد: «نه! واقعا نه!» و در یک آن صدای مکالمه بالا میرود و در کوبیده میشود. هر دو طرف احساس خشم، درماندگی و سردرگمی میکنند. قرار بر این بود که گفتگو جواب بدهد، مگر نه؟ اما اغلب این طور نیست.
برقراری ارتباط با نوجوان مهارتی است که همه ما میتوانیم به راحتی در آن استاد شویم. به شخصه پس از اینکه مادر شدم و برای بیش از ۲۵ سال به عنوان یک روانشناس کودکان با بچهها کار کردم، متوجه شدم که ۵ استراتژی اساسی وجود دارد که بهرهگیری از آنها میتواند تفاوتهای اساسی در برقرای ارتباط موثر به وجود آورد.
به نظر میرسد استفاده از این جمله طبیعیترین راه برای شروع یک گفتگو باشد. اما هنگامی که ما به نوجوانمان میگوییم «بیا حرف بزنیم» آلارمهای هشدار در مغز او به صدا درآمده و کرکرهها پایین کشیده میشوند که در عمل، امکان داشتن یک مکالمه معنیدار را غیر ممکن میسازند. در عوض، قبل از گفتن هر جملهای،...
ادامه این مقاله را در سایت مایندوی مطالعه کنید.
منبع: تد