مینو عبداللهی
مینو عبداللهی
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

جهان های موازی، واقعیت یا خیال؟

جهان موازی
جهان موازی


اخیرا در بعضی از شبکه های اجتماعی مطالبی تحت عنوان "جهان های موازی " خواندم و بسیار به این موضوع علاقمند شدم، سپس تلاش کردم که بنوعی پیگیر مطالب بیشتری در این زمینه باشم، شاید در گذشته برای چند لحظه تجربه ای کوتاهی از چیزی مشابه یا مثلا"دیدار از جهان دیگر داشتم و این سوال در ذهنم تداعی شد، که این موضوع تا چه حد می تواند به واقعیت نزدیک باشد و چه دلایلی برای اثبات وجودش هست و اگر واقعیت داشته باشد هزاران سوال بی جواب را در پی خواهد داشت .

سوالهایی از این قبیل معمولا" آنقدر انسان را دچار آشفتگی میکند که اول و آخر بحث مثل یک ریسمان سردرگم به گره کوری خواهد رسید که با عقل و منطق بشر امروزی هرگز قابل توضیح نخواهد بود.

به هر جهت، من در اینجا میخواستم تجربه شخصی خودم را در این مورد بنویسم .

داستان از این قراره که ...سالیان پیش که اصلا خبر و مطلبی در مورد جهان های موازی نبود . شاید بنوعی تجربه ای شبیه به دیدار از دنیای دیگری .

یک روز معمولی که برای خرید بیرون از خانه رفته بودم، در راه برگشت در ایستگاه اتوبوس منتظر ایستاده بودم . همیشه این موقع غروب میدان صادقیه شلوغ بود و همه دنبال اتوبوس و تاکسی خالی میدویدند. یک ساک خرید دستم بود و برای اینکه خستگی دستم از بین برود، برای یک لحظه ساک رو زمین گذاشتم و وقتی سرم را بالا گرفتم و به اطراف نگاه کردم، بطرز عجیبی شوکه شدم، هیچ چیز برایم آشنا نبود، ساختمانها یک جور دیگر بود و خیابان یه مدل دیگر. آدمها هم در رفت و آمد بودند . اما ایستگاه اتوبوسی وجود نداشت و من مستاءصل همانجا ایستاده بودم و با وحشت و چشمای از حدقه در آمده به ساختمانها و مردمی که در گذر بودند نگاه میکردم .نوشته های روی ساختمانها و تابلوی مغازه ها برایم نا آشنا بود، انگار که به زبان دیگری نوشته شده بودند. انگارحرف ها را بدون چسباندن به هم نوشته بودند، مثل حروف انگلیسی شاید . اما انگلیسی هم نبودند.

نمیدانستم چکارکنم ، شوکه شده بودم. در یک لحظه هزار فکر از سرم گذشت. خدایا اینجا کجاست ؟ چی شد؟ من کجاهستم ؟ حالا کجا بروم؟ خانه ام ؟ زندگیم؟ دستهایم را روی صورتم گرفتم. بی اختیار کنار ساک وسایلم نشستم و دوباره سرم را بالا گرفتم .

و بعد... همه چیز دوباره به شکل اولش در آمده بود و ساختمانها همانطوری که بودند و ایستگاه اتوبوس هم سرجایش بود. شاید فقط یک دقیقه یا کمتر این تجربه طول کشید.

این تجربه فقط یکبار پیش آمد .در آن زمان این جریان رو برای هر کسی که تعریف میکردم، به من میگفتند: شاید از خستگی بوده و یا فشارت افتاده و... اما من سابقه هیچ بیماری یا پایین افتادن فشار هم نداشتم. بهر حال گذشت تا به امروز...

مباحث مربوط به جهان های موازی را پیگیری میکنم و اعتقادم بر اینه که احتمال زیادی برای وجود جهان های موازی هست .

یکی از نظریه های عنوان شده میگوید : در ابتدا تنها یک ماده در کل هستی وجود داشته که آن ماده، چگالی یک جهان را در خود جای داده بوده؛ سپس این ماده از درون منفجر شده و بیگ بنگ (Big Bang) را بوجود آورده است. از لحظه به وجود آمدن بیگ بنگ، هر زمانی که یک اتفاقی افتاده و به عنوان مثال یک ماده بوجود آمده، جهانی هم ساخته شده که در آن جهان، هرگز آن اتفاق نیافتاده و آن ماده بوجود نیامده است!

ویا یک تئوری پرطرفدار میگویدکه خود بیگ بنگ، براثر برخورد دو جهان موازی با یک‌دیگر رخ می‌دهد و به این ترتیب یک جهان موازی جدید ساخته می‌شود. بسیاری نظریه‌های دیگر هم وجود دارد که هرکدام از آن‌ها هزاران مبحث و سوال را در خود جای میدهند.

در یکی از این مباحث شخصی مثال رادیو را مطرح کرده بود، و بر طبق این نظریه دنیا مثل یک رادیو تصور میشد و همانگونه که با پیچاندن دگمه و تغییر فرکانس رادیو میتونیم کانال های مختلفی رو بشنویم به همان صورت هم در جهان های موازی افراد با فرکانس های متفاوتی در حال زندگی هستن. و از وجود هم بیخبرند. و قادر به دیدن یا شنیدن همدیگر نیستند.

در واقع میتوان گفت تمام جهان‌های موازی، دقیقا در یک نقطه قرار گرفته‌اند، اما درحال ارتعاش با فرکانس‌هایی مختلف هستند. به همین دلیل، بی‌نهایت جهان موازی، در آن واحد، در یک‌جا قرار گرفته‌اند.

تصورکنیدکه جهان های دیگری در کنارما و بافرکانس های متفاوتی وجود داشته باشند. و حالا سوال اصلی اینست که :

آیا دنیای ما ورژن اصلی هست یا یکی از بیشمار کپی هایی که در اثر یک تصادف یا انتخاب بوجود آمده است ؟

آیا روزی میرسه که بتونیم با این جهان ها ارتباط برقرار کنیم . ایا این دنیاها به هم شبیه هستند؟

آیا افرادی که در جهان های موازی زندگی میکنند همزادهای ما هستند یا خیر؟

همزاد جهان موازی
همزاد جهان موازی


عده ای در این میان بر این باور هستن که انتخاب های متفاوت ما می تواند یک جهان موازی دیگر بسازد.

مثلا زمانی که راههای متفاوتی برای تصمیم گیری داریم مثلا در یک مورد بخصوص، و ما بالاجبار یا اختیار یک راه را انتخاب می کنیم، انتخاب های دیگر بنوعی در جهان های موازی ادامه پیدا می کند. یعنی هر زمان که ما چند گزینه در پیش رو داریم برای انتخاب کردن، هر کدام از این گزینه ها در یک جهان انتخاب خواهد شد. باین ترتیب شاید دهها و صدها جهان موازی جدیدخلق شود.

مثلا بچه ای را در نظر بگیرید که به محض تولد ربوده میشود و توسط دزدان بزرگ شده و به راه دیگری میرود. حالادرنظر بگیرید که این بچه در جهانی دیگر نه تنها ربوده نمیشود بلکه توسط والدینی مسئول و با محبت و ثروت بزرگ میشود و در مسیر دیگری زندگی میکند. این اولین انتخاب است. و در طول زندگی این دو بچه هر اتفاقی ممکن است بیافتد و منجر به خلق یک جهان موازی جدیدشود.

حالا این سوال پیش میآید که آیا خلق جهان های موازی جدید منوط به تصمیمات یک انسان یا اتفاقاتی که توسط او رخ میدهد است و یا حوادث طبیعی هم در این امر نقش خود را دارند؟

آیا ممکن است در یک یا چند تا از این جهان ها نوع انسان بوجود نیامده باشد ... و یا انسان به شکل و اندازه دیگری بوجود آمده باشد...

اما تئوری‌دیگری میگوید که منشاء پیدایش جهان‌های موازی اتفاقات نیست و معتقد است بی‌نهایت جهان موازی به صورت همزمان ساخته شده و مستقل از هم درحال گسترش هستند، وبر اساس آمار و احتمالات، ممکن است این جهان‌ها نه تنها تا این لحظه مشابه جهان ما بوده‌اند، بلکه آینده‌ای مشابه با جهان ما هم خواهند داشت.

این سوال پیش میاد که آیا کسی مثل من در جهان دیگر که انتخاب های دیگر را زندگی کرده ، آیا همینی که من هستم هست یا کسی با ایده و افکار دیگر... .

نظر شما چیه ؟ آیا تابحال همچین تجربه ای داشتین ؟ آیا اعتقادی به وجود جهان های موازی دارید ؟

سپاس بابت لایک های زیباتون
سپاس بابت لایک های زیباتون


علمی تخیلیعلمیجهان موازیهمزادتخیلی
کارشناسی ارشد مهندسی صنایع غذایی از دانشگاه آزاد تهران شمال، علاقمند به ترید و فعالیت در حوزه بلاک چین و رمز ارزها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید