من خوبم ، شاید گریه هایم بی وقفه باشد
من خوبم ، تو نترس؛ حتی اگر بدون صوتِ خوش نوایِ گریه ، اشک میریزم
من خوبم، هنوز کاسه صبر ام لبریز نشده است ؛ پس چند صباحی زنده خواهم بود
من خوبم ، حتی اگر مرده باشم
من خوبم ، گریه را هیچ امانی نیست اما میتوانم برای قلب تو مرهمی باشم
من خوبم ، قلبت را به من هدیه کن تا نوازش هایم را به او تقدیم کنم
من خوبم ، تو ناراحت نباش ؛ دلواپسی های شبانه ات را به من هدیه کن چرا که از این به بعد عاشق تاریکی خواهم بود
من خوبم ، دیگر از شب ها نخواهم ترسید ؛ تو آنهارا با من آشنا کردی
من خوبم ، سرما را برای همیشه به جان خواهم خرید تا تو را در اعماق آغوش گرم ام داشته باشم
من خوبم ، نفس های گرمت را میان سیبِ گلویم استشمام میکنم
من خوبم ، تو برای همیشه آرام خواهی بود حتی اگر من نباشم
من خوبم ، نگرانم نباش ؛ آنقدر بی رحم نخواهم بود که عاشقانه هایت را باور نکنم
من خوبم ، فقط گاهی دلم برایت تنگ خواهد شد ؛ برای نوازش هایت ، برای بوسه هایت و برای قلبت .
من خوبم ، تو خوب بمان حتی اگر من نباشم
من خوبم ، با اینکه دیگر نخواهم بود
من خوبم ، جسم ام تاریک و سرد خواهد بود اما روح ام هر شب، دلواپسی هایت را نوازش میکند .
من خوبم ، گریه نکن .
من خوبم ، برای تمام گریه هایت مرهم خواهم شدم؛ با این حال که نباشم
من خوبم ، مرده ام اما نفس ها و قلبت را به یادگار همراه خواهم برد
من خوبم ، رویای نبودنم را بپذیر . من هستم اما بگذار نباشم
من خوبم، من هستم اما تا ابد گریه خواهم کرد
من خوبم، گریه میکنم اما خوبم