تا چندسال پیش هر وقت ازم میپرسیدی علاقهت چیه؟ نویسندگی و موسیقی همیشه توی لیستم بود، اما هیچ کاری براشون نمیکردم. تا اینکه بالاخره تصمیم خودم رو گرفتم. یه مغازهی بزرگی نزدیک محل کارم بود که حداقل هفتهای یکبار جلوش میایستادم و به سازهاش نگاه میکردم. خلاصه یک روز با شعار بترس و اقدام کن و با ژست سر و سینه بالا و شکم تو، وارد مغازهش شدم. یه سلام گرمی کردم و سریع مشغول دیدن سازها شدم.
فروشنده هم یه جواب سلام آرومی داد و حتی به خودش زحمت نداد که از جاش بلند بشه.
من هم گیج و سر در گم فقط به سازها نگاه میکردم. همین که از محدوده دیدش دور شدم از سر جاش بلند شد اومد سمتم و گفت:
- ساز میخواید؟
+ میخواستم قیمت ویلونهاتون رو بدونم.
- شما چه قیمتی مدنظرتون هست؟
+ من قیمتی ندارم. با دو تومن میشه چیزی خرید؟
- هه، با دو تومن سیمش رو هم نمیتونی بگیری.
هر چقدر که خودم رو باد کرده بودم، اون لحظه خالی شد و خیلی هم خجالت کشیدم؛ فقط تشکر کردم و سریع اومدم بیرون.
حس بدی پیدا کرده بودم. با اینکه زمان زیادی گذشته اما اون لحظه و حسی که پیدا کردم هنوز توی ذهنم مونده. چند متر جلوتر هم یه مغازه کوچیک ساز فروشی وجود داشت؛ فکر کنم ابعادش حدود یک پنجم اون مغازه بشه. وقتی رسیدم دیدم یه پسر جوونی داره گیتار میزنه، برای اینکه کمی آرومتر بشم وایستادم و از پشت شیشه نگاهش میکردم. وقتی متوجه من شد سریع نگاهم رو دزدیدم و به ویترینش خیره شدم، کمی هم جابجا شدم.
چند ثانیه بعد اومد دم در و گفت:
_ سلام، تشریف بیارید داخل، خیلی از سازهامون تو ویترین نیستند.
+ نه ممنون. راحتم.
با لبخند گفت:
_ بفرمایید، دیدنش رایگانه.
من هم لبخندی زدم و همراهش رفتم داخل. با اینکه مغازهش کوچیکتر بود ولی حس میکردم تعداد سازهاش از مغازه قبلی بیشتره.
_ موسیقی کار میکنید؟
+ نه ولی دوست دارم شروع کنم.
- چه عالی، با چه سازی میخواید کار کنید؟
+ ویولون.
- چه سلیقه خوبی دارید. میتونم بپرسم چیشد که این ساز رو برای شروع انتخاب کردید؟
+ ممنونم، پیشنهاد یکی از دوستان بود.
- خیلی عالیه، من هم میتونم یه پیشنهاد بهتون بدم؟
+ خواهش میکنم.
- حتماً شنیدید که ویولون ساز سختیه، از کت و شلواری که پوشیدید هم میشه حدس زد که شاغلین و سرتون شلوغه، نظرتون چیه که یه ساز راحتتر بهتون معرفی کنم.
+ مثلاً چه سازی؟
- تا حالا صدای دوتار رو شنیدید؟
+ از نزدیک نه، ولی ویدیوهاش رو دیدم و خیلی خوشم نیومد.
لبخندش رو بیشتر کرد و گفت:
- اگر اجازه بدید افتخارش رو داشته باشم که چند دقیقه براتون بزنم.
+ خواهش میکنم، افتخار میدید.
سازش رو برداشت و شروع کرد؛ آهنگهایی زد که من حتی فکرش رو نمیکردم که با دوتار بشه زد. خیلی لذت بردم، حسم کاملاً تغییر کرد و یه هیجان خاصی پیدا کردم.
_ نظرتون چیه؟
+ خیلی عالی بود. فکر نمیکردم اینقدر برام لذتبخش باشه.
- خواهش میکنم شما درک موسیقی خوبی دارید.
+ قیمت یک دوتار خوب چقدره؟
- قیمت دوتار از یک و پونصد شروع میشه تا هشت تومن ولی به نظرم هر وقت که خواستید شروع کنید ساز ارزون نگیرید.
+ من کلاً دو تومن میخواستم برای ساز هزینه کنم.
- ساز خوبی که برای شما بمونه و از نواختنش هم لذت ببرید، حدود 4 تومن هزینهش میشه. ولی میتونید شرایطی هم تهیه کنید.
+ جدی؟ چه خوب.
- بله. استاد فلانی رو میشناسید؟
+ نه متاسفانه.
- ایشون یکی از اساتید خوب دوتاره. این هم شمارهشه، اگه تمایل داشتید میتونید ازشون مشاوره هم بگیرید. فقط کافیه باهاشون تماس بگیرید و بگید از طرف ما معرفی شدید.
+ خیلی ممنونم ازتون، خیلی لطف کردید.
- خواهش میکنم؛ این هم آیدی اینستاگراممونه، دوست داشتید فالو کنید خوشحال میشیم.
باورم نمیشه روزی که قرار بود یکی از بدترین روزهای زندگیم باشه، مسیر زندگیم رو تغییر داد.
طولی نکشید که من دو برابر بودجهای که برای سازم در نظر گرفته بودم هزینه کردم و بعد از مدتها همچنان راضی و خوشحال به نواختن دوتار مشغولم.