حاجی ریدم ، به معنای واقعی کلمه ریدم.چقد من توی واتساپ و تلگرام براشون دلقک بازی میکردم.فک میکردن این مبین چه آدم باحالیه.همه ازمن خوششون میومد.همه میگفتن مبین خیلی باحاله ، هرجا بره باهاش میخوام برم.خیلی بانمکه ، خیلی دیوونست ، وای که این مبینو چقد دوس دارم .
ای ریدم توش ، من فقط توی نوشتن باحالم ، بانمکم ، دیوونم ، شاید اصلا تو همین نوشتن هم هیچ کدوم از اینا نباشم . به هر حال ، تا وقتی رفتم بیرون باهاشون امروز و از اونور هم با همدیگه رفتیم دانشگاه ، عین یه موش لال بودم . یه آدم عجیب غریب . فقط نگا میکردم . در حالی که حسین داشت مث شوالیه ها
جولون میداد.من مث یه آدم آهنی کنار اون دخترا ، و حسین... این حسین دیوث،داشت دل همه رو میبرد.
یه پسر خوش قیافه و خوش اندام. مبین تو چی نکبت؟ یه پسر دراز و لاغر و زرد . ای ریدم تو اون کبدت که زندگیو واست جهنم کرد. مبین حتی منم ازت خوشم نمیاد چه برسه به اون دخترا .
داشتن زیر چشمی نگام میکردن و با خودشون میگفتن این دیگه چه موجود یبسیه؟ این همون مبین باحال و با نمک بود؟
همین چند روز پیش یکیشون تو واتساپ داشت میگفت:( چرا مبین وقتی میاد با ما بیرون با الانش فرق داره؟)
مبین چون تو عجیب غریبی ، یه عجیب غریب لال و بدون اعتماد به نفس . تو فقط توی مجازی روداری. جرئت دنیای حقیقی و اون بیرونو نداری. ای ریدم تو اعتماد به نفست مبین.
الان تو گپ واتساپ چقد دارن با حسین میگن و میخندن.جرعت ندارم چیز بگم . کاش یه خورده عضله ، رنگ پوست و چشای سفید ، یه کبد درست و حسابی و از همه مهم تر اعتماد به نفس داشتم.
چرا دارم این دری وری هارو این جا مینویسم اصلا؟ واسه خاطر توجه و ترحم !!!!!!!!!
خاک تو سرت مبین.تو بدبختی هات بمیر مردک چندش. عرضشو نداری دودقه بری اون بیرون و با ادمای واقعی حرف بزنی.
برو گمشو بخواب که فردا کلاس داری نکبت.چند تا هشتگم بزار ک همه بینن چقد بدبختی.