در دنیای دیجیتال و دادهمحور امروزی گزینهها و منابع جدید بیشماری در اختیار مصرفکنندگان و کسبوکارها قرار دارند. حتی میتوانیم بگوییم که در شرایط زیادی، حق انتخاب زیادی وجود دارد.
فراوانی بیش از حد گزینهها اغلب باعث ناتوانی در انجام کار میشود چراکه مردم در مواجهه با گزینههای زیاد غرق انفعال میشوند. درحالیکه برای بیشتر شهروندان معمولی این امر آزاردهنده و ناراحتکننده است؛ اما برای بخش تجاری فاجعهبار است بهویژه در مواردی که بخش تجاری سعی در تدوین یک طرح تجاری موفق دارد.
بههمین دلیل است که امروزه تحلیلگران کسبوکار چنین رکن مهمی برای بقا و موفقیت سازمانها هستند. این تحلیلگران با استفاده از تکنیکهای ساختار یافتۀ متفاوت تحلیل کسبوکار برای شناسایی نیازها، ریشهیابی نواقص و غربالگری دادهها و گزینههای فراوان برای یافتن مناسبترین راهکار قابل اجرا به شرکتها کمک میکنند.
امروز اینجا هستیم تا بعضی از بهترین تکنیکهای تحلیل کسبوکار و نحوه استفاده موفقیتآمیز از آنها برای موفقیت سازمانها را بررسی کنیم. تعداد زیادی از تکنیکهای حل مسئله تحلیل کسب و کار آزمایششان را پس دادهاند. بااینحال موارد مورد اشاره در اینجا رایجترین روشها هستند و منطقی است استنباط کنیم که دلیل محبوبیتشان اثربخشی آنها است.
در ادامه فهرستی از ده تکنیک برتر تحلیل کسبوکار ارائه میشود:
1. مدلسازی فرایند کسبوکار (BPM)
2. طوفان فکری
3. تکنیک CATWOE
4.تکنیک MoSCoW (باید یا باید، میتوانست یا باید)
5. تحلیل MOST(مأموریت، اهداف، استراتژیها و تاکتیکها)
6. تحلیل PESTLE
7. تحلیل SWOT
8. شش کلاه تفکر
9. پنج چرایی
10.تحلیل نیازهای غیرعملکردی
میتوانید با فراگیری استانداردهای تحلیل کسب و کار با این تکنیک ها و روش ها آشنا شوید. یا میتوانید با شرکت در یک دوره MBA تحلیل کسب و کار که معمولا جامع هستند، این حرفه را یاد بگیرید و عملیاتی آموزش ببینید.
قبل از اینکه به سراغ تکنیکهای تحلیل کسبوکار برویم باید بعضی از مفاهیم را تعریف کنیم.
تحلیل کسبوکار یک اصطلاح جامع است که ترکیب دانش، تکنیکها و وظایف مورداستفاده برای شناسایی نیازهای کسبوکار، پیشنهاد تغییر و ایجاد راهکارهایی را شامل میشود که برای ذینفعان ارزشآفرینی میکنند. اگرچه تعداد قابلتوجهی از راهکارهای تحلیل کسبوکار امروزی به نرمافزار و مؤلفههای دادهمحور مربوط هستند؛ اما تعداد زیادی از متخصصان در این حوزه درنهایت در زمینه مشاوره درباره تغییرات سازمانی، بهبود فرایندها، تدوین سیاستهای جدید و مشارکت در برنامهریزی استراتژیک مشارکت خواهند داشت.
بنابراین، تحلیلگران کسبوکار با ارزیابی و تجزیهوتحلیل نیازها و آسیبپذیریها و سپس ایجاد و اجرای بهترین راهکارها جرقه تغییر در داخل سازمانها را میزنند. به بخش اعظم اطلاعاتی که از دادههای گردآوریشده با ابزار مختلف به دست میآیند و از آنها برای نتیجهگیری استفاده میشود کلانداده گفته میشود.
در ادامه به سراغ درک تکنیکهای تحلیل کسبوکار میرویم.
تکنیکهای تحلیل کسبوکار فرایندهای مورداستفاده برای خلق و اجرای برنامههای ضروری بهمنظور شناسایی نیازهای شرکت و ارائه بهترین نتایج هستند. هیچ تکنیکی وجود ندارد که در همه شرایط بهترین باشد چرا که هر سازمان یا کسبوکار با سازمان و کسبوکار دیگر تفاوت دارد.
تبدیل شدن به تحلیلگر ارشد کسب و کار یا مدیر ارشد فناوری، یکی از آرزوهای هر کسی است که معمولا با دریافت گواهی CBAP یا گواهی PBA بسیار به واقعیت نزدیکتر میشود. (جهت کسب اطلاعات بیشتر مطلب "معرفی انواع مدرک تحلیل کسب و کار" را بخوانید)
در ادامه ده تکنیک برتر تحلیل کسبوکار ارائه میشود. یادتان باشد که تحلیلگران کسبوکار که قصد دارند وارد دنیای مدیریت پروژه شوند باید با بیشتر این تکنیکها - و نه لزوماً همه آنها - آشنا باشند.
اغلب در طول مرحلة تحلیل پروژه برای درک و تحلیل شکافهای بین فرایندهای کنونی کسبوکار و فرایندهای هدف آتی کسبوکار از مدلسازی فرایند کسبوکار استفاده میشود. این تکنیک شامل چهار وظیفه است:
صنایع زیادی ازجمله صنعت فناوری توجه ویژهای به این تکنیک دارند؛ چون یک راه آسان و سرراست برای تعیین مراحل فرایند اجرا است و نشان میدهد که این مراحل در نقشهای مختلف چه عملکردی دارند.
هیچچیزی برای ایجاد ایدههای جدید، شناسایی علل ریشهای مشکل و رسیدن به راهحل مشکلات پیچیده کسبوکار بهتر و قدیمیتر از طوفان فکری نیست. طوفان فکری یک تکنیک فعالیت جمعی است که اغلب در روشهای دیگری مانند SWOTو PESTLE از آن استفاده میشود.
تکنیک CATWOE ذینفعان و بازیگران اصلی را شناسایی میکند و برداشت ذینفعان مختلف را در یک پلتفرم واحد گردآوری میکند. تحلیلگران کسبوکار برای سنجش کامل نحوه اثرگذاری اقدامات پیشنهادی بر روی طرفین مختلف از این تکنیک استفاده میکنند. CATWOEمخفف عبارات زیر است:
تکنیک MoSCoW فقط اسم یکی از شهرهای روسیه نیست؛ بلکه با ارائه چارچوبی که هر نیاز را نسبت به نیازهای دیگر میسنجد، الزامات را اولویتبندی میکند. این فرایند شما را مجبور میکند تا ضرورت واقعی هر مؤلفه خاص را زیر سؤال ببرید. آیا این آیتم الزامی است یا میتواند الزامی باشد؟ آیا نیاز چیزی است که میتواند محصول را بهتر سازد یا چیزی است که در آینده ایده خوبی خواهد بود؟
تحلیلMOST یک چارچوب تحلیلی دقیق کسبوکار است و یکی از بهترین تکنیکها برای درک توانایی و هدف سازمان محسوب میشود. این تکنیک شامل تحلیل داخلی جامع و مفصل اهداف سازمان و نحوه دستیابی به آنها است. MOST مخفف عبارات زیر است:
تحلیلگران PESTLE در زمان اتخاذ تصمیمات کسبوکار برای شناسایی عوامل محیطی اثرگذار بر شرکت خود و بهترین نحوه رسیدگی به آنها از مدل PESTLE(که گاهی اوقات PEST نامیده میشود ) استفاده میکنند. این عوامل محیطی اثرگذار عبارتند از:
با تحلیل و مطالعه این عوامل تحلیلگران نحوه اثرگذاری آنها بر روی سازمان را بهتر درک میکنند. این درک به نوبه خود برای تحلیلگران تدوین استراتژیهایی برای مقابله با این عوامل اثرگذار را آسانتر میسازد.
اگر به دنبال یک شغل پرثمر و پردرآمدتر هستید باید تحلیل کسبوکار را بهعنوان یک شغل مدنظر قرار دهید. تقاضای زیاد برای استخدام تحلیلگران کسبوکار به معنای امنیت، فرصتهای شغلی بیشمار در بازار و عایدات مالی بینظیر است. به گزارش salary.com تحلیلگران کسبوکار به طور میانگین هر سال ۷۵۴۰۰ دلار درآمد دارند.
برای حرفه ای شدن در تحلیل کسب و کار میتوانید به صورت خودآموز به مطالعه استانداردها و کتاب ها بپردازید، اما واقعا اینگونه راهکارها بسیار سخت و درازمدت به ثمر خواهند نشست. شاید بهترین گام آغازین برای شما شرکت در یک دوره تحلیل کسب و کار باشد؛ مخصوصا یک دوره جامع MBA تحلیل کسب و کار که علاوه بر آموزش مبانی و مفاهیم و استانداردها، شما را با پروژه های واقعی آشنا کرده و به صورت عملیاتی آموزش ببینید.