رویا رو شما ندیدین دختر بدی نیست، سبزه است از این بانمکا..ازاینایی که دست و پاشون استخونیه و وقتی میخندن قند تو دلت آب میشه.رویا یه برادر داره دو برابر ما....نه از هیکل و قد و قیافه...از بیشعوری و بدهکاری..اصلا حیونیه واس خودش... یه روفتگر داریم تو محله اسمش علی اکبره این بنده خدا کوتولهاست، یعنی قدش از مقیاس جهانی کودکان۸ ساله ،۱۰ سانت کوتاه تره...مردم هم سر خود صداش میزنن علی اصغر..انگار اسم باید به شخص بیاد مثلا اسم پدر ما تیموره باید لنگ بزنه وگرنه دیگه تیمور نیست کامبیزه.
داشتم میگفتم که این گولاخ لز این رفتگر بدبخت هم پول بالا کشیده و به صغیر و کبیر و اکبر و اصغر هم رحم نکرده
ما زد و وسط گرمای تابستون همین دو ماه پیش وقتی دانه های عرق از گودی ستون فقرا یهوتمون یهو رفت تو شرتمپن عاشق رویاشون شدیم
رویاشون دختر بدی نیست..از این دختر خوبهاست که بین چند تا داداش نره خر گیر میکنن و برخلاف داداشهای پلانگتونش خیلی میفهمه و کتاب میخونه
اصلا وقتی وسط گرمای تابستون همین دوماه پیش وقتی دانههای عرق از گوذی ستون فقراتم یهو لیز خورد رفت تو شرتم ،من داشتم از کتاب فروشی بر میگشتم که وسط کوچه دیدمش با چادر نماز مادر بزرگ خدا بیامرزش و دمپایی که معلوم بود بزرگتر از پاشه چون همه انگشتاس از جلو زده بودن بیرون و آسفالت کوچه رو جارو میکرد که یهو وایساد نگاهی به کتابهای زیر بغلم کرد و گفت: ژوننن کتاب هم میخونی؟؟
بله میدونم تعجب کردین...درسته دختر بدی نیست و اهل مطالعه است و بین اون داداشهای ظالم گیر کرده ولی خب دلیل نمیشه ادبیاتش شبیه اونا نباشه...اصلا کره خر با همین چیزا دل من رو برد
گفتم با اجازتون بله
گفت یکیش رو میدی من بخونم یا بگم داداشام بزور ازت بگیرن؟
دیذم رمانتیکش همینه که خودم کتاب رو تقدیم کنم
منم حواسم نبود کتاب بیشعوری رو بهش دادم
شب نشده داداشاش از خشتک دارم زده بودن
خواستم بگم هر رویایی قشنگ نیست وهرکسی کتاب بخونه ناناز نیست
منم پشت دستم رو داغ کردم با سبزههای استخونی بگردم...