محمد طهماسبی زاده·۵ سال پیشمن و کتاب ما چگونه ما شدیم!چند ترم پیش درسی داشتیم با عنوان آموزش و پرورش تطبیقی. استاد مربوطه گفت گروه بندی بشین! به بعضی گروه ها یک کتاب معرفی کرد، گفت برین بخونین…
محمد طهماسبی زاده·۵ سال پیشمن و بازی دوئلقبل از اینکه کرونایی وجود داشته باشه(!)، توی کافه بردگیم دانشگاهمون، فکرسرا، زیاد بازی می کردیم. میخواستیم بازی جدید بخریم، برای همین یک ش…
محمد طهماسبی زاده·۵ سال پیشمن و کتاب شهربانومیخواهم قصه ی تجربه را بگویم؛ قصه ای که شاید در قرن بیست و یکم با وجود بازگو شدن های مکرر، گوش شنوایی پیدا نمی کند و مخاطبی ندارد. قصه را…
محمد طهماسبی زاده·۵ سال پیشمن و کتاب طاعوناز طرز برخوردش و مخصوصا از پیج اینستاگرامش معلوم بود که اهل کتاب است! به او گفتم: تو که عاشق کتاب هستی، چند تا کتاب خوب معرفی میکنی؟ گفت:…
محمد طهماسبی زاده·۵ سال پیشمن و کتاب قصه دلبریدر کودکی زیاد رمان می خواندم؛ آن هم از جنس تخیلی اش؛ از افسانه نارنیا گرفته تا شازده کوچولوی اگزوپری. در نوجوانی، تغییرات چشمگیری در نگرشم…
محمد طهماسبی زاده·۵ سال پیشمن و کتاب ابلهابله داستایوفسکی، مثل قماربازش، پر است از انسان های گوناگون و روابطشان! وقتی ابله را می خواندم، انگار نسخه ی دیگری از قمارباز بود! ابله برا…
محمد طهماسبی زاده·۵ سال پیشمن و کتاب قماربازدر افکار خودم غرق بودم که ناگهان زنگ خانه به صدا در آمد. در را که باز کردم، زن میان سالی را دیدم که مشتی کتاب به دست گرفته بود و قصد فروختن…