M.lotfalinejhad·۴ سال پیشآخر یار باوفایم بی وفا شد..آخر یار باوفایم بی وفا شدرفت و از این خانه گم و گور شدآخر یار بی وفایم باوفا شداو هم رفت و دیگر این خانه سوت و کور شدکاشکی پیامک هم آنسندی…
M.lotfalinejhad·۴ سال پیشچقدر پرت است این نوشته...چقدر پرت است این نوشته،،،که انقدر وابسته و دلبسته و وابسته تر از وابسته ای که خیال کنی نباشد همچون او ولی بوقتش چشم باز کنی و بیابی در زمان…
M.lotfalinejhad·۴ سال پیشفقط خودتی برای خودت...شبی آمدند به نمایش داغداریدر میان نمایش چشمانشان خونیگفتند و نالیدند و زجه زدند از برای غمتاشکهایی که جاری شد از برای دردتولی آخر نمایش درد…
M.lotfalinejhad·۴ سال پیشدروغ پیمان...آنکس ک خود را یار من میخواندبا دشمن هم پیمان جانم گشتآمد و نزدیک نزدیک شدهم پیاله ی آنان گشتآنکس که از وفا میگفتخودکشی داد گربه ها راآمدو ا…
M.lotfalinejhad·۴ سال پیشخواستم فریاد زنم...خواستم فریاد زنم لب و دهان دوختنخواستم بر آب زنم کشتی نجات ساختنخواستم با یار هم آوازی کنم صدای بلبلی را در گوش من آواختنحال که افسرده و دا…
M.lotfalinejhad·۴ سال پیشتکامل و تضادچکار کنم که دلداری ندارمیار دارم،ولی غمخواری ندارم..امید به زندگانی زنده شد دوبارهچکار کنم ک جز تخیل دیگر چیزی ندارمروز مست ظهر مست شب مستآ…
M.lotfalinejhad·۴ سال پیشلیاقتهر کس لیاقتی دارد/خوبی حدو مرزی دارددر دهان خوک صفتان/همان پهن مزه عسل داردمهربانی اندازه ای دارد/گذشت هم مقداری داردترس هم چیز خوبیست/برای…
M.lotfalinejhad·۴ سال پیشهیچ،فقط به اصل خویش بازگشت گرفت.روز است و روزی از نوچهار ستون بدن خالی از توروز است و منتظر شبشتا بیاید بوی عود و نور شمعشاول هفتست و میگذرانم به امید جمعهتا بیاید غروب و…
M.lotfalinejhad·۴ سال پیشچه زیبا گفت...گفت دلم برای خودم هم تنگ شده است چه برسد ک بتوانم برسم به یاد تو..بغض ترکیدو اشک سرازیر شد؛چه زیبا گفت،دلم برای خودم تنگ شده است اما در کنا…