به نام خالق مجمع البهشت وجودت!
جانانم سلام♥️
باری دست تقدیر سالهای پیاپی تبریک بی جواب برای من رقم زده در وصف میلاد تو و من ناگزیر از جان دادن به کلمات برای مزین کردن وجودت بر جامهی اضافات تشبیهی و استعاری…
اینبار اما دستم به نوشتن از ظواهر نمیرود؛
قلمم برای وصف سیمای اهوراییات کلمه کم آورده.
اینبار دستانم قصد کرده بیمهابا پردهی تعارفات هرساله را کنار بزند و با تمام کوچکی و ناشناسیاش، برایت هرآنچه که میتواند راآرزو کند.
عزیزترینم!
تک تک سهم آرزوهایم پیش خدا را، از امروز تا ابد، برایت کمال آرزو میکنم و کمال و کمال.
کمالی که دربر گیرنده تمام سلامتی و حال خوش و ثروت و موفقیت عالم امکان است برای تو.
و تمام دارایی ام از خوشبختی را نیز در یک بستهی هدیه با روبانی یاسی رنگ به تو هدیه میکنم.
و اما هدیهی آخر!
من برای ششمین بار؛ هرآنچه محبت برای عشق ورزیدن به جهان که در قلب دارم را هم، به تو هدیه میکنم. اوج عشقی که توان ورزیدنشرا دارم.
شمسِ جانِ من!
همچون مولانای بیقرار دوستت میدارم، و همچون فرهاد جانم را برات میان کوه و تیشه و آفتاب به مزایده میگزارم.
خدایِ کوچکِ من؛ سبز باشی برای ابد?♥️?
-هفتم مرداد ماه یک هزار و چهارصد.
-به وقت دلتنگی:)
-لیلیث.