در علم پزشکی کلمه ای وجود دارد به اسم اتانازی «Euthanasia مركب شده از دو بخش: پیشوند EU به معنی خوب و آسان و Thanasia به معنی مرگ است. الهه ی مرگ یونان باستان Thanatos نام داشت.»
در واقع اتانازی به مجموعه اقدامات برای خاتمه دادن به عمر و حیات فرد دیگری گفته میشود و یا به تعریفی دیگر اتانازی عمل عمدی انجام گرفته توسط یک فرد با هدف پایان دادن به زندگی فرد دیگر برای ختم رنج اوست. اسامی دیگه ای که مترادفش هستند شامل:
«مرگ آرام، مرگ راحت ،آسان کشتن از روی ترحم ،مرگ شیرین، Mercy killing »
احتمالا شما هم مثل خیلی از اقشار جامعه خصوصا متخصصان اخلاق پزشکی، نظرات متفاوتی درباره این فعل داشته باشید. چه کسی دوست دارد زجر بکشد و زندگی کند؟ از طرفی، چه کسی دوست دارد به آغوش مرگ برود؟ بهرحال هر کسی هر شرایط بدی هم که داشته باشد مقداری امید به حیات انتهای قلک برای خودش نگه میدارد. از طرفی شاید اینگونه فکر کنیم که «ما با انجام این کار برای خودمان موافق ایم و دوست نداریم نه خودمان و نه دیگران را آزار دهیم». اما آیا خانواده یا دوستان و عزیزانمان هم با این حرف ها موافق اند؟ آیا آنها از اینکه میتوانستیم یک روز، یک ساعت یا حتی یک دقیقه بیشتر در این دنیا زندگی کنیم ولی بخاطر درخواست آگاهانه آنها این حق از ما گرفته میشد راضی بودند؟ آیا بعد از اینکار میتوانستند شب راحت بخوابند؟
آتانازی داخل کشور ما به هر شکلی ممنوع هست. اما در برخی کشور ها، مانند سوئیس یا سوئد قانونی اعلام شده است. عقیده مشترک بسیاری از مذاهب مختلف از جمله مسیحیت، اسلام و یهودیت این است که زندگی، هدیه خداوند است و باید با تمام توان در حفاظت آن کوشید و بیماری و سختیهای آن جزئی از زندگی و سرنوشت آدمی است که باید بهطور طبیعی طی شود.
بغیر از مسائل مذهبی و اخلاقی، گروه دیگری از مخالفان آتانازی وجود دارند که انگیزه متفاوتی دارند.
آنها معتقدند با قانونی شدن و رواج آتانازی، انگیزه درمان برخی بیماریها از بین خواهد رفت و جلوی پیشرفت علم پزشکی گرفته خواهد شد. از طرفی میدانیم امروزه خیلی بیشتر از گذشته ها، مرگ ها در بیمارستان رخ میدهد. آتول گوانده در کتاب مرگ با تشریفات پزشکی در این باره به تفصیل توضیح داده است. حالا فرض کنید نگه داری از سالمندان برای افراد و بستگان آنها مشکل شده و حالا، اعتماد بیمار به پزشک به علت ترس بیمار از قطع درمان توسط پزشک و انجام اتانازی، از بین برود؛ منطقی است که دیگر نمیتوان با خیال راحت به هیچ بیمارستانی پا گذاشت.
درباره آتانازی موضوعات و مطالب مختلفی مطرح است. افراد مشهور و مطرح زیادی درباره آن نظرات متفاوتی داره اند. بخواهم راحت بگویم، بر خلاف تصور ما، این عمل، تنها یک کار ساده و از سر دلسوزی نیست. بلکه باید به بسیاری از جنبه های دیگر آن نیز توجه کرد. خصوصاً اگر در جایگاه یک پزشک باشیم. و عهد هایی با خود بسته باشیم.
در اینجا چند نقل قول درباره آتانازی مینویسم و تصمیم نهایی درباره بد یا خوب بودن آن را به خواننده این مطلب واگذار میکنم.
I think those who have a terminal illness and are in great pain should have the right to choose to end their own life, and those that help them should be free from prosecution.
Stephen Hawking
من فکر می کنم کسانی که بیماری لاعلاج دارند و درد شدیدی میکشند باید حق انتخاب داشته باشند که به زندگی خود پایان دهند و کسانی که به آنها کمک می کنند باید از پیگرد قانونی آزاد باشند
استیون هاوکینگ
The killing of a disabled person is not 'compassionate'. It is not 'euthanasia'. It is murder
Stella Young
.کشتن یک فرد معلول "دلسوزی" نیست. این "اتانازی" نیست. قتل است
استلا یانگ
Whose life is it, anyway?
Sue Rodriguez
اصلاً زندگی مال کیست؟
سو رودریگز
The whole notion of pain, and how every individual experiences pain, is up for debate. We don't know how another person experiences pain - physical pain or psychic pain. Some of these clinics where assisted suicide or euthanasia is practiced, they call it 'weariness of life.'
Miriam Toews
مفهوم کلی درد، و اینکه هر فردی چگونه درد را تجربه می کند، قابل بحث است. ما نمی دانیم که هر شخص چگونه آنرا تجربه می کند -چه درد فیزیکی یا درد روحی. برخی از این کلینیک ها که در آنها کمک به خودکشی یا اتانازی انجام می شود، آن را بدلیل "خستگی از زندگی" می دانند
میریام تووز
One should die proudly when it is no longer possible to live proudly.
Friedrich Nietzsche
وقتی دیگر نمی توان سرافراز زندگی کرد، باید سرافراز مُرد
فردریش نیچه
How people die remains in the memory of those who live on.
Dame Cecily Saunders
نحوه مردن مردم در خاطره کسانی که زنده هستند باقی می ماند
سیسلی ساندرز
گاهنوشته های من در تلگرام: AzMasirMan