من با وجود اینکه شخصیت برونگرایی دارم و معمولا در جمعها آدم پرحرفی محسوب میشم و گاهی اعتماد به نفسم تا بیکران هست، اگر بهم بگن سخنرانی در یک جمع متخصص در حرفه خودت رو داشته باش میترسم و احتمالا پا پس بکشم. این احساس ترس رو خیلی هامون تجربه کردیم و امر طبیعی هم هست اما این امر طبیعی نباید مانع رشدمون بشه و اجازه نده که انتقال تجربه رو از کارمون حذف کنیم و این دقیقا همون کاری که مهدی برهمندپور انجام داد؛ مقابله با ترس های احتمالی که هنگام سخنرانی سراغ حتی متخصصترین افراد یک سیستم هم میتونه بیاد.
اولین سخنرانی که از مهدی برهمندپور دیدم سخنرانی در رویداد فریلند بود. مهدی برخلاف عرف سخنرانیها که معمولا پوشش رسمی و استفاده از کلمات تخصصی در اونها اهمیت بسیاری داره، نه کت و شلوار پوشیده بود و نه از جملات و کلمات تخصصی و پیچیده صحبت کرد دوستانه و ساده و درست همون شخصیتی که در رویدادها برای عکاسی حاضر میشه اینبار هم حضور پیدا کرد و سن رو تماما در اختیار خودش قرار داد درصد صمیمیت شکارچی به حدی بود که روی سن نشست و اگر امکانش وجود داشت باشناختی که از مهدی برهمندپور دارم مطمئنم دلش می خواست بره میون جمع و کنار حضار بشن. این در حالی که شکارچی یک عکاس حرفه ای و متخصص، این رو میتونی از عکسایی که در سایتش منتشر میکنه کاملا درک کنید اما برخلاف بسیاری از متخصصان بسیار متواضع، مهربون و خونگرم واسه درک بهتر حرفای من کافی توییترش دنبال کنید یا بهش پیام بدین یا اینکه در فتوواکهای این شکارچی فعال که هر هفته در تهران برگزار میشه حضور داشته باشین تا درک کنید چرا همچین سبک باحالی برای ارائه خودش انتخاب کرد.
شکارچی در فریلند چه گفت؟
برهمندپور علاوه بر سبک پوشش و لحن زیبایی که استفاده کرد تیر آخر جذب مخاطب با بیان خاطراتش زد. اگر به شما بگن به عنوان یک فریلنسر روی برندینگ خودتون کار کنید شاید اونقدرا واستون جذاب نباشه این در حالی که وقتی از گزینه قصهگویی برای انتقال اطلاعات و تجربه استفاده بشه شش دونگ حواسمون جمع سخنران میشه و شکارچی دقیقا از این گزینه استفاده کرد.
اگر شما هم با دیدن این سبک سخنرانی کتاب بهترین قصه گو برنده است در ذهنتون مرور میشه باید به خودتون حق بدین چون مهدی برای این که یه ارائه خوب داشته باشه از بچههای تولیدمحتوا مثل پارسا کاکویی کمک گرفته و این دقیقا همون رفتاری که به نظر من از یک آدم حرفه باید سر بزنه. جالب بدونید که مهدی واسه کارش بیشتر از دست گرفتن یک دوربین و انداختن چندتا شات ارزش قائل اون معمولا رویدادها رو آنالیز میکنه تا بدون از چه افرادی در چه چارچوبی عکاسی کنه. مهدی یه شکارچی حرفه ای که حواسش به همه چی هست. واسه اثباتش میتونین خاطرات نیلوفر که مدتی پیش در ویرگول منتشر کرد بخونید.