تجارب تلخ و جان سوز، شکستهای پی در پی و نتایج مشخص و پر تکرار، همه و همه تجربههایست که گاهی زیاد به چشم میآیند
زیاد تکرار میشوند و گاهی با خود میاندیشی که آیا تمام خواهند شد؟
و از دست دادن هایی که به راحتی رقم میخورند، انسانهایی که به راحتی از کنارمان میروند، گاهی خط میخورند و گاهی ما را خط زدهاند و چه باک که چگونه باشد، باری آنها رفتهاند.
و فشار مسئولیتهای اجباری دختر بودن، مادر بودن، پسر بودن، پدر بودن و همه و همه باری بر دوش، باری بر دوش و حتی گاهی باری سنگینتر، سنگینتر آن زمان که سلامت عزیزی به خطر بیافتد و دیگر تنها دختر و پسر، مادر و پدر بودن نیست، پرستار بودن هم هست.
و گاهی بیماری، که گریبانگیر خویش میشود، نه برای میهمانی، گاهی برای همراهی، برای بودن دائم، که مسیر زندگی را به کل تغییر میدهد.
و این دردها کم نیستند و ساده نیستند و شاید هیچگاه از بین نخواهند رفت، از گذشته تا کنون همواره انسان در تکاپوی این احوالات بوده است و همچنان هم هست.
?مشکل از دردها و تجربیات نیست، مشکل از نشستنها و به پایان رضایت دادنهای ماست
?و چقدر این روزها از رضایت دادن ناراضیم!
?همواره و همیشه مسیر رودی مسدود میشود، همواره و همیشه موانعی در پیش است، از همین جنسی که با بودن انسان گره خورده است
?اما انسان به هیچ موانعی نمیبازد، انسان تنها به خویش میبازد
?و احمقانه است به گلایه موانع نشستن
?همانگونه که احمقانه است و غیر ممکن سکون آب جاری رودی پشت مسیر مسدود!
❤️انسان محکوم به رشد است به هر صورت.
#جستارنویس #مصطفی_عباسی
?