Im Schatten des Hauses, in der Sonne des Flußufers bei den Booten, im Schatten des Salwaldes, im Schatten des Feigenbaumes wuchs Siddhartha auf, der schöne Sohn des Brahmanen, der junge Falke, zusammen mit Govinda, seinem Freunde, dem Brahmanensohn.
In the shade of the house, in the sunshine of the riverbank near the boats, in the shade of the Sal-wood forest, in the shade of the fig tree is where Siddharta grew up, the handsom son of the Brahman, the young falcon, together with his friend Govinda, son of a Brahman.
- ترجمهی سروش حبیبی با عنوان سیدارتها در نشر ماهی:
در پناه دیوارهای خانه، در آفتاب ساحل رود، کنار زورقها، در سایهی سبزینهی جنگل زال و زیر درخت انجیر، سیدارتها بزرگ میشد، سیدارتها، جرهباز جوان، که شیرینرو بود و فرزند برهمن، با گویندا که رفیقش بود و او نیز برهمنزاده.
- ترجمهی علیاصغر حداد با عنوان سیدارتا در نشر ماهی:
در سایهسار خانه، در آفتاب ساحل رود، کنار زورقها، در سایهسار بیدستان، در سایهسار درخت انجیر، سیدارتا، فرزند برهمن، این قوش جوان، با دوست خود گوویندای برهمنزاده میبالید.
* شروع متن با Im Schatten des (در سایهی...) است که سروش حبیبی به شکل عجیبی به «در پناه دیوارهای» ترجمه کرده است. ترجمهی حداد صحیح است.
* در متن اصلی in der Sonne des Flußufers bei den Booten (در آفتاب ساحل رود کنار قایقها) یک واحد است اما هم در ترجمهی حبیبی و هم در ترجمهی حداد وسطش ویرگول آمده و به دو واحد شکسته شده است.
* نویسنده در همین جملهی اول عبارت Im Schatten des را سه بار تکرار میکند و سروش حبیبی به جای انتقال این آرایهی تکرار، یک بار معادل آن را «در پناه دیوارهای» گذاشته، یک بار «در سایهی» و یک بار «زیرِ». در ترجمهی حداد این تکرار نویسنده منتقل شده است.
* مورد بعد ترجمهی Salwaldes است که یعنی جنگلی/بیشهای از درخت sal. حبیبی «سبزینه» را اضافه کرده و نام درخت را «زال» نوشته که ایجاد ابهام میکند چون در فارسی زال به معنای سپیدمو و امثالهم است. اگر هم مرادش تلفظ آلمانی نام درخت بوده باید پانویس میداده. اما حداد آن را به بیدستان برگردانده که غلط است. درخت بید کمترین شباهتی به درخت مذکور ندارد. اگر نخواهیم «سال» را استفاده کنیم از درختهای شبیه به آن مثلاً «ساج» هم هست.
* در توصیف سیدارتا گفته میشود «...پسر خوشسیمای برهمن، شاهین جوان...»؛ حبیبی آن را به صورت «جرهباز جوان، که شیرینرو بود و فرزند برهمن» آورده که به لحاظ ترتیب اجزا کاملاً آزاد است و کاربرد کلمات مهجور در آن هم ارتباطی با اصل متن نویسنده ندارد. حداد «فرزند برهمن، این قوش جوان» نوشته و صفت schöne (خوشسیما) را جا انداخته است.