به عنوان یک دختر کوچولو همیشه آرزو پوشیدن دامن پف دار پرنسس های دیزنی را داشتم. در سن 11 سالگی هفته ها پول پس انداز می کردم تا سرم موی گران قیمتی که تبلیغات آن را در مجله دیده بودم را برای رفع وز موهایم تهیه کنم. از 9 سالگی موهایم را مرطوب می کردم و در سن 14 سالگی برای داشتن شکم تخت از میانوعده ها دوری میکردم. تمام چیزی که میخواستم داشتن هیکل ماریسا کوپر در سریال O.C بود. در 20 سالگی مطمئن بودم تنها روش جلب توجه پسران، داشتن موهای حالتدار با فرهای درشت و عضلات شکمی جذاب مانند مدل های ویکتوریا سکرت است.
احتمالا برای شما هم پیش آمده که خود را متفاوتتر از آنچه هستید در آینه ببینید، موهای صاف، رانها و بینی کوچک؟ برای من پیش آمده، همیشه. به گذشته که برمیگردم گویی با هر ایده آل جذابیت زنانه که مواجه شدهام، آن را بلعیدهام. در نگاه اول، این تمرکز روی ظاهر ممکن است سطحی به نظر برسد ولی حقیقت دارد، احساس ما نسبت به بدن و ظاهرمان پیامدهای قابل توجهی در اعتماد به نفس و عزت نفسمان در سراسر زندگی دارد. نگرانیهای تنانگارهای در سنین حساس نوجوانی سلامت روان را تحت تاثیر قرار میدهد. طبق گزارشهای جهانی لابراتوار زیبایی داو، تنها 20 درصد از زنان انگلیسی ظاهر خود را دوست دارند، کمترین سطح اعتماد به نفس در دنیا (این آمار به احتمال زیاد در دختران ایرانی بسیار پایین تر خواهد بود). عدم اعتماد به نفس میزان پایبندی به عقاید و تصمیم گیری دختران را تحت تاثیر قرار میدهد.
به عنوان یک خانم، فکر کردن به اینکه "چاق" هستید، تاثیر قابل توجهی در افسردگی (صرف نظر از وزن واقعی شما) دارد. خانمها بیشتر از آقایان نگران نگاه و دیدگاههای دیگران هستند (این به این معنی نیست که آقایان مشکلاتی در ظاهر یا بدن خود ندارند). مردان تمایل دارند تصور کنند از وزن واقعی خود لاغرتر هستند، در صورتی که خانمها تمایل دارند خود را سنگینتر از چیزی که هستند تصور کنند.
تصور ما از بدنمان رابطه مستقیم با عزت نفسمان دارد، که در پیشرفت تحصیلی و توانمندی تأثیر بسزایی دارد. تاثیرات منفی تغذیه و تنانگارهای در فعالیت های آکادمیک نیز دیده شده است. قدرت بدنی پایین حس زیبایی و جذابیت شما را نیز تحتالشعاع قرار میدهد و در نتیجه در کل زندگی و رابطههای شما تاثیرگذار است.
در حقیقت در هر سن و سالی که باشید، ایدهآل هایی برای خود دارید که دستیابی به آن ها غیرممکن است. وقتی مقابل تلویزیون قرار میگیریم، وارد حالت خلسه میشویم و بیشتر و بیشتر در معرض پیشنهادها و پیامهایی قرار میگیریم که بر روی صفحه، نمایش داده میشوند. این هم نوعی از هیپنوتیزم است؛ تبلیغات از طریق متقاعد کردن ما به اینکه محصولاتشان پاسخگوی نیازهای ماست، جذب سرمایه می کنند ( تبلیغات انواع خوراکی ها و مواد غذایی با شعار سلامتی، انواع کرم ها با شعار زیبایی).
ما همان چیزی هستیم که میخوریم، اغلب خوراکی هایی که در تلویزیون تبلیغ می شوند حکم هله هوله دارند. متاسفانه با همین رژیمی که در تبلیغات و سریال ها نمایش داده می شوند، بزرگ شده ایم و این ها همگی برای اعتماد به نفس ما مضر و سمی هستند.
ران های شما مشکلی ندارند، مشکل از فرهنگ است. طبق گزارش های لابراتوار داو، متوجه شدند که نصف بیشتر دختران انگلیسی از انجام برخی فعالیت ها مانند رفتن به مهمانی شام، شرکت در بحث ها یا ورزش کردن فقط به دلیل اینکه چطور به نظر میرسند، اجتناب میکنند.
چقدر زیبا و قدرتمندانه بود اگر به عنوان یک خانم تصور نادرست از بدنمان مانع از انجام کارهایمان نمی شد؟
متاسفانه در جامعهای با انتظارات و فشارهای غیرواقعی زندگی میکنیم و این بستگی به شما دارد که چطور با آن برخورد میکنید. چه رفتار شجاعانه ای انجام میدهید و چگونه اعتماد به نفس از دست رفته خود را احیا میکنید.
ترجمه ای از کتاب Brave New Girl