دزدی هنری/ ادبی یا Piracy، همان استفاده غیرقانونی از اثر دیجیتالی (بازی، نرمافزار، فیلم، موزیک و یا حتی مقاله علمی) بدون رضایت سازنده/منتشرکننده آن اثر است. اما آیا این عمل ازنظر اخلاقی توجیهپذیر است؟ همانطور که از نامش پیداست، ظاهراً چنین امری کاملاً غیراخلاقی تلقی میگردد، دزدی، دزدی است و هیچ شکی در آن نیست. اما دراینبین نکاتی وجود دارند که ممکن است کمی شک به این قطعیت تزریق کنند. ما اکنون قصد پاسخ به این سؤال را نداریم اما اطلاعات، استدلالها و شواهدی را از دید یک فرد ایرانی ارائه خواهیم داد که این قطعیت را قطعاً زیر سؤال خواهند برد. در انتها نیز به هر شخصی اجازه خواهیم داد تا اخلاقیات خود را سبکسنگین کند، با قضاوت خودش نتیجهگیری کاملتری داشته باشد و پاسخ سؤال فوق را با آگاهی بیشتری بدهد.
ابتدا باید بگوییم که با دزدی دریایی (Piracy به معنای دزدی دریایی است) خواندن این عمل کاملاً مخالفیم؛ زیرا اصلاً هیچ شباهتی به دزدی دریایی و یا حتی دزدی معمولی ندارد. تعریف دقیقتری که میتوان پیشنهاد داد، «تهیه کپی غیرمجاز از محتوای دیجیتالی» است. دزدی دریایی یعنی، شخصی بهزور وارد یک کشتی شود، با تهدید جانی اموال فیزیکی صاحب کشتی را (که حتی شامل لباسش هم میشود) بدزدد و درنهایت وسائل قربانی بختبرگشته را در بازار سیاه به فروش برساند.
بهعبارتدیگر، صاحب کشتی، دیگر داراییهای فیزیکی را که بهزور از او دزدیدهشده، در اختیار ندارد و هرگز نخواهد توانست از آنها استفاده کند، زیرا دارایی فیزیکی برعکس دارایی دیجیتال محدود است و فقط یک نفر میتواند بهصورت همزمان از آن بهره ببرد. یا مثال دیگر دزدیدن یک خودرو است که درواقع، دزد به مالک خودرو ضرر واقعی میزند، چون توانایی و لذت راندن خودرویاش را تا ابد بهکل از او میگیرد.
همچنین، در بازار سیاه قیمت محصولات پایینتر از قیمت بازار سفید (بازار قانونی) هستند و بهنوعی در قیمت اصلی محصول هم تأثیر منفی میگذارند. یعنی اگر یک خریدار بداند که میتواند در بازار سیاه، بدون مشکل قانونی محصولی را باقیمتی پایینتر از قیمت مرسوم خریداری کند، سراغ محصول اصلی نخواهد رفت. درنتیجه تولیدکننده/خدماتدهنده برای رقابت با بازار سیاه، مجبور است قیمت خدمات یا محصولش را پایین آورد. اما در Piracy چیزی ذر بازار سیاه خرید و فروش نمیشود. پس نام این کار را نمیتوان دزدی گذاشت و زین پس ما اسم چنین عملی را «کپی غیرمجاز» میگذاریم. اما چه استدلالهایی قطعیت غیراخلاقی بودن کپی غیرمجاز را زیر سؤال میبرند؟
1. پیشتر گفته شد که کپی غیرمجاز در قیمت محصول تأثیر منفی نمیگذارد، زیرا درجایی به فروش نمیرسد و مدارک محکمی نیز مبنی بر کاهش قیمت یک اثر دیجیتالی در اثر کپیهای فراوان مشاهده نشده است.
2. شخصی که از یک کپی غیرمجاز استفاده میکند، قصدی برای خرید نسخه اصلی نداشته، ندارد و نخواهد داشت. یعنی حتی اگر کپی غیرمجازی وجود نداشت، آن شخص نمیتوانست یا نمیخواست برای نسخه اصلی هزینه کند. پس این استدلال که با Piracy درآمد آینده صاحب اثران از آنها سلب میشود، اساساً اشتباه است.
3. تولیدکننده یا خدماتدهنده، اصلاً ایرانیها را جزء آدمیزاد حساب نمیکند. کل کره زمین ما را تحریم کرده و این تحریم، علاوه بر حاکمیت، شامل مردم داخل ایران هم میشود. اینیک حقیقت است؛ ایرانی که در ایران زندگی کند، اساساً وجود خارجی ندارد.
4. نرخ تبدیل دلار به ریال به دلیل تورم شدید بسیار بالاست و خرید محصولات دلاری برای اکثر شهروندمان، امری ناشدنیست. بعضی از شرکتها با ایده «قیمت محلی» این مشکل را حل کردهاند. برای مثال شهروندان ترکیه یا آرژانتین بازیهای استیم را با پول محلی خود و نه با دلار خریداری میکنند. اما بازهم به دلیل تحریم شدید، چنین امکاناتی هنوز برای ایرانیها فراهم نشده است.
5. کپی غیرمجاز با سرقت ادبی (Intellectual Property Theft) کاملاً متفاوت است. زیرا نه قرار است کسی آن نسخه کپی شده را دوباره به فروش برساند، نه با نام خودش باز نشر و نه دخل و تصرفی در آن ایجاد کند.
6. اگر هنرمندان مستقل را فاکتور بگیریم، اکثر کمپانیهای بزرگ دنیا با انحصار علم، ثروت و نیروی انسانی، محصولات خاصی را تولید میکنند که به دلیل محدودیت در همان سه منابع ذکرشده، دیگران توانایی تولیدشان را ندارند. یعنی با ایجاد انحصار و احتکار در محصولات و خدمات، آنها را غیرقابل جایگزین میکنند و سپس باقیمت دلخواهشان، به هرکس که خواستند عرضه مینمایند.
7. بر خلاف محتوای فیزیکی، ما با خرید یک محتوای دیجیتالی صاحب آن اثر نمیشویم. یعنی پس از خرید یک دوچرخه، شخص دیگری در کل کره خاکی (و حتی کهکشانها!)، آن دوچرخه خاص را در اختیار ندارد. اما دقیقاً عین محتوای دیجیتالی که خریداری نمودیم، در اختیار هزاران و حتی میلیونها نفر دیگر نیز گذاشته شده است. میگویند: « اگر خریدن، مالکیت نیست، پس پایرسی نیز دزدی نیست!»
1. با کپی غیرمجاز، نام صاحب اثر بیشتر بر زبانها میافتد و تبلیغی هم برای او میشود. وقتی فردی اثری را کپی غیر مجاز میکند، یعنی به آن اثر علاقه پیداکرده است و بهاحتمال فراوان با دایره اجتماعی نزدیک خود نیز پیشنهادش خواهد داد. به هر حال ما که جایی ندیدیم نرمافزاری کرک شده باشد و کسی از آن بد بگوید.
بیشتر تولیدکنندگان محتوا، نه از فروش مستقیم آثارشان، بلکه از برند خود و از طرق مختلف مانند (اسپانسرینگ، فروش محصولات مرتبط با برند و قراردادهای تجاری) به کسب درآمد میپردازند. یعنی بیشتر درآمد یک شرکت یا یک فرد، به محبوبیت و شهرت او ختم میشود. دقیقاً به همین دلیل بود که شرکت بازیسازی دناتون گیمز (Dennaton Games) بهصورت رسمی اعلامیه زد که کرک کردن بازیهایمان هیچ مشکلی ندارد!
اگر فرضاً یک هنرمند، ورد جادویی کشف کند که بهطور ناگهانی آمار کپی غیرمجاز آثارش را به صفر مطلق برساند؛ به نظر شما درنهایت چه کسی ضرر خواهد کرد؟ آیا کمتر شناخته شدن او به سودش خواهد بود یا به زیانش؟ اگر مقاله پولی X توسط محققی استفاده و بعداً به آن استناد (Cite) شود بیشتر به شهرتش کمک خواهد کرد یا اینکه همان محقق (ها) هرگز دستش به آن مقاله نرسد؟
2. اگر کپی غیرمجاز رواج داشته باشد، شاید در یکزمانی، آن فرد برای دسترسی به امکانات کامل اثر یا حتی نشان دادن حسن نیت و خیرخواهیاش به صاحب اثر، اقدام به خرید محصول نماید. اما در نبود کپی غیرمجاز، مردم سراغ گزینههای جایگزین رایگان میروند و حتی اگر مجبور هم شوند، نمیتوانند یا نمیخواهند هزینه محصول اصلی را بپردازند. چون از ابتدا قصدی برای خرید نداشتند.
3. از دید کلانتر هم میتوانیم بنگریم. کدامیک از این دو راه، برای جامعه، فایده، ثمره و سود بیشتری خواهد داشت؟ اینکه مقالات علمی در انحصار عدهای قلیل و برخوردار باقی بمانند یا اینکه همه انسانها، فارغ از توانایی مالی یا ملیتشان برای پیشرفت علم، بشریت و کل جهان به آن دستاوردهای علمی ارزشمند دسترسی آزاد، رایگان و کامل داشته باشند؟
همانطور که گفته شد، قضاوت با خودتان است. اما دو توصیه کوچک هم داریم. نخست، از کپی غیرمجاز آثار ایرانی خودداری بفرمایید. دوم، اگر قصد استفاده از کپیهای غیرمجاز کردید، تولیدکنندگان/خدمات دهندگان کوچک را معاف و محصولات/خدماتشان را خریداری کنید.