علی‌آقا
علی‌آقا
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

جامعه پزشکی تسلیت!

سازمان امور مالیاتی کشور تلاش کرده بود در راستای اجرای قانون، همه پزشکان، پیراپزشکان، داروسازان و دیگر پیشه‌های مرتبط با درمان را به کاربرد دستگاه‌های خودپرداز وا دارد. با این شیوه، میزان [قابل توجهی از] درآمد آنان آشکار شده و بر پایه آن، مالیات برای‌شان تعیین می‌گردد. اما این تصمیم با واکنش به شدت تند و منفی نهادها و انجمن‌های پزشکی روبرو گردید. هیچ توجیه قابل قبولی در نامه‌های اعتراضی بسیاری که این گروه‌ها نوشته‌اند، برای علت مخالفت‌شان دیده نمی‌شود. اما بد نیست بدانیم بر پایه آمار سازمان امور مالیاتی، پزشکان ایران مجموعا ۱۵۰ میلیارد تومان مالیات پرداخت می‌کنند، در حالی‌که میزان مالیات واقعی آنان حدود ۶۷۰۰ میلیارد (یعنی ۴۵ برابر چیزی که پرداخت می‌کنند) است. به سخن دیگر، پزشکان تنها حدود ۲ درصد از مالیات‌شان را می‌پردازند.

وزیر بهداشت: بلال فروشان هم کارتخوان دارند اما برخی پزشکان ندارند!
وزیر بهداشت: بلال فروشان هم کارتخوان دارند اما برخی پزشکان ندارند!

امیر هاشمی مقدم - دقیقا شش سال پیش در روزنامه قانون یادداشتی نوشته بودم با نام «وجدان پزشکی در ایران و امریکا» که آن یادداشت هم با واکنش تند جامعه پزشکی روبرو شد. آن زمان هم بحثم به فرار مالیاتی پزشکان برمی‌گشت. بر پایه آمار سازمان امور مالیاتی در سال ۱۳۹۲، از دو هزار نفری که درآمد ماهیانه بیش از یک میلیارد تومان [در آن سال] داشته و هیچ مالیاتی نمی‌پرداختند، ۳۰۰ نفرشان پزشک بودند. این آمار، ناگفته‌های بسیاری در دل خود داشت؛ برای نمونه:

  • بیش از این شمار، پزشکانی را داریم که درآمد ماهیانه‌شان بیش از یک میلیارد تومان بوده و مالیات هم نمی‌پرداختند، اما گیر قانون نیفتاده بودند؛
  • ️بیش از این شمار، پزشکانی داریم که درآمد ماهیانه‌شان بیش از یک میلیارد تومان بوده، اما مالیات [یا بخشی از آنرا] می‌پرداختند.
  • اینکه در سال ۱۳۹۲ ما شمار زیادی پزشک داشتیم که درآمد ماهیانه‌شان بالای یک میلیارد تومان بود هم خود جای شگفتی و پرسش دارد که چگونه یک پزشک می‌تواند چنین درآمدی داشته باشد؟

من از نظام پزشکی در دیگر کشورها اطلاع دقیقی ندارم، اما می‌دانم در ترکیه یک پزشک تنها اجازه انجام یک کار را دارد؛ یعنی یا در مطب شخصی، یا در بیمارستان و یا در دانشگاه کار می‌کند. یعنی برخلاف ایران، یک پزشک نمی‌تواند هم در دانشگاه تدریس کند، هم صبح‌ها در بیمارستان باشد و هم عصرها در مطب شخصی‌اش (که در بسیاری موارد، بیماران مطبش همان بیمارانی هستند که صبح به وی در بیمارستان مراجعه کرده‌اند، اما به شیوه‌های گوناگون به مطبش ارجاع داده شده‌اند). همچنین در ترکیه تفاوت زیادی میان دستمزد یک پزشک متخصص با یک استاد دانشگاه نیست (برخلاف ایران). همچنان که برخلاف بسیاری از دیگر کشورها، تفاوت حقوق یک پزشک با یک پرستار در ایران نیز به شدت زیاد است (گاه بیش از یکصد برابر).

تلاش نهادها و انجمن‌های پزشکی برای آشکار نشدن درآمد پزشکان نیز جای بررسی دارد.

البته درباره دریافتی دقیق پزشکان در ایران هم اطلاعات و داده‌های کافی در دسترس نیست و تنها در گزارش‌های رسانه‌ای یا گفتگوهای مسئولین وزارت بهداشت می‌توان به برخی اعداد دست یافت؛ به‌ویژه اینکه بیشتر پزشکان ایرانی، در چندین جا (بیمارستان، مطب و...) به‌طور همزمان فعالیت می‌کنند. تلاش نهادها و انجمن‌های پزشکی برای آشکار نشدن درآمد پزشکان نیز جای بررسی دارد.

این البته به معنای نادیده گرفتن خدمات پزشکان با وجدان ایرانی نیست. ما پزشکان زیادی در ایران داریم که بخشی از زمان‌شان را به درمان بیماران فقیر اختصاص می‌دهند و حتی شماری پزشک ایرانی می‌شناسیم که به‌طور دوره‌ای، به روستاها و مناطق محروم رفته و بیماران را درمان می‌کنند. اما شوربختانه نسبت اینان به پزشکانی که به‌طور غیر قانونی و غیراخلاقی درآمدهای کلان دارند، ناچیز است؛ یعنی پزشکانی که برای درآمد بیشتر، چندین بیمار را به‌طور همزمان در یک اتاق معاینه کرده و نسخه هر بیمار را در یکی دو دقیقه پیچیده و از او می‌خواهند پس از یکی دو ماه، دوباره برای معاینه نزد وی برود.

در این میان، جامعه پزشکی ایران با لابی‌های قدرتمندی که در سطوح بالای مدیریتی کشور دارد، در حال مافیایی شدن و نقد ناپذیری است. ای‌کاش پزشکانی که با یک نقد یا برخورد کوچک، به‌طور هماهنگ از هشتگ‌هایی همچون #جامعه_پزشکی_تسلیت استفاده می‌کنند، در هنگام فرار مالیاتی، زیر پا گذاشتن اخلاق و قانون، نادیده گرفتن سوگند بقراط و... نیز این هشتگ را به کار ببرند.

این یادداشت را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز بفرستید.

منبع: کانال تلگرامی مقدمه


سایر مطالب:

فرار مالیاتیاخلاقمالیاتپزشکیمافیا
بیشتر مطالب این صفحه بازنشرند چون به نظرم ارزشش را دارند. علی حسین‌زاده هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید