ویرگول
ورودثبت نام
علی‌آقا
علی‌آقا
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

من صدای شما هستم

آسوده بخوابید که ما خودمان به جای‌تان اعتراض می‌کنیم.

مصادره‌‌ی‌ اعتراض، سرکوب ‌بدون‌ درد و خون‌ریزی

محمدجواد اسعدی | چند شب پیش که دورهمی تمام شد، مهران مدیری در آخرین پلاتویش ایستاد رو به دوربین و گفت:

من، مهران مدیری، در تمام سال‌ های فعالیتم، طرف مردم ایستاده‌ام و سعی کرده‌ام صدای مردم باشم

به نظر من، خنده‌‌دارترین قسمت دورهمی در تمام این مدت، همین ثانیه‌های آخرش بود.

همین که یک نفر از طریق دوربین صدا و سیما به مردم اعلام کند من صدای شما هستم، همین کافی است که من این یادداشت را همین جا تمام کنم، اما اضافه می‌نویسم، برای کسانی که به شرح علاقه‌‌مندترند تا مجمل.

همه‌ی حکومت‌‌های دنیا، سال‌‌هاست به درستی دریافته‌‌اند که سرکوب اعتراض، به فشردن فنری می‌ماند که بالاخره یک روز رها خواهد شد و پتانسیل آن وقتی در برود، یحتمل یوم دیگری همچون ۲۲ بهمن ایجاد کرده و بنیاد نظام حاکم را بر باد خواهد داد.

این شد که استراتژی مصادره‌‌ی اعتراض خلق شد

مصادره‌‌ی اعتراض یعنی جریان محافظه‌کار، خودش ابزار اعتراض را در دست بگیرد و پیش از معترضین واقعی، خودش دست به کار شود. بدین شکل که اعتراض وجود داشته باشد، منتها در یک مسیر بی خطر کانالیزه شود.

همان طور که جلوی سیلاب را نمی‌‌توان گرفت، اما می‌شود هدایتش کرد به مسیری که ول شود توی بیابان.

مسیر بی‌خطر در مملکت ما دولت است. دولتی که نقش بلاگردان را دارد، هرجا کارها درست پیش نرفت، راحت حواله‌اش می‌‌‌دهند به بی‌عرضگی دولت، که خب البته منتخب خود مردم است. چشمشان کور، دندشان نرم!!! (یادآوری، مرگ بر روحانی گفتن مجریان این سیاست در روز ۲۲ بهمن). هرجا هم که کارها اشتباهن درست پیش رفت که خب معلوم است باید مدیون که باشیم.

شومن‌‌هایی مثل مدیری و رشیدپور، شاهکار ایده‌‌پردازان محافظه‌‌کار در همین راستا هستند. اگر به موضوعاتی که در تریبون‌‌هایشان به چالش می‌کشند توجه کنید، می‌بینید همگی در حوزه‌‌ی مسئولیت‌‌های دولت است. موضوعاتی مثل بهداشت و درمان، کار، آب و هوا، حمل و نقل و جاده‌ها، اقتصاد، بانک‌ها و...

جاهایی هم که از آسیب‌‌ها و چالش‌‌های فراگیرتری مثل آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی و هویتی سخن گفته می‌‌شود، ناگفته پیداست که باز نوک پیکان به سمت ارشاد و بهزیستی و بخش‌‌های فرهنگی دولتی نشانه می‌رود. اما کیست که نداند سکان فرهنگ و هنر و سایر امور مملکت را دیگران به سمت هر ناکجا آبادی که مطلوب خودشان است، می‌‌چرخانند. پر واضح است وزارت ارشاد و دولت اینجا فقط به عنوان بازیگر نخودی، نقش همان بلاگردان را دارند.

واکنش متفاوت روزنامه کیهان به شعار «مرگ بر روحانی»
واکنش متفاوت روزنامه کیهان به شعار «مرگ بر روحانی»

شما یک نقد اساسی در این شوآف‌ها پیدا کنید که به سمت مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضائیه، سپاه، شورای امنیت ملی، حوزه‌‌های علمیه یا امام‌ جمعه‌ها نشانه رفته باشد که بازیکنان اصلی‌‌اند و همه‌‌ی نود دقیقه را خودشان توپ می‌زنند.

اگر مدیری، دورهمی را برای جایی غیر از تلویزیون می‌ساخت (مثلن در بستر یک شبکه‌‌ی خصوصی یا مجازی) شاید می‌‌توانستم از وی دفاع کنم و بگویم اگر زورش به بالادستی‌ها نرسیده، لااقل پایین‌ دستی‌ها را کشیده وسط گود. اما کشتی گرفتن با ریقوهای دست‌ چندم در میدانی که گلادیاتورها اسپانسرش هستند را چطوری می‌توان معنا کرد غیر از این؟!

دوست داشتم توی آن استودیو بودم و بلند می‌شدم می‌گفتم:

  • آقای مدیری، در این که تو ایستاده‌‌ای، شکی نیست، اما نه در کنار مردم. تو، اتفاقن تمام قد ایستاده‌‌ای روبروی مردم.
  • تو صدای مردم نیستی، تو اتفاقن عربده‌ای هستی که قرار است صدای مردم را در خودش گم کند.
  • تو ماموری که اعتراض را لوث کنی، اعتراض را کانالیزه کنی و بدون درد و خون‌ریزی همه چیز را فیصله بدهی.
  • تو ماموری که یک طرف این فنر فشرده‌ شده را بگیری تا آرام‌ آرام باز شود و بی هوا در‌ نرود. فنری که امروز طرف دیگرش را اصلاح‌‌طلبان گرفته‌اند.
  • آقای مدیری، تو ماموری که ساعت ۱۲ شب، بعد از این که مردم را یک دل سیر خنداندی، بهشان بگویی آسوده بخوابید که ما خودمان به جای‌تان اعتراض می‌کنیم.

سایر مطالب:

مهران مدیریرضا رشیدپوراعتراضسرکوبدموکراسی
بیشتر مطالب این صفحه بازنشرند چون به نظرم ارزشش را دارند. علی حسین‌زاده هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید