کتاب 23 راه غلبه بر تنبلی؛ چرا کارهایمان را به تعویق میاندازیم؛ نوشتهٔ اس جی اسکات یکی از کتابهای جامع در زمینهٔ مقابله با تنبلی و اهمالکاری است که امیرحسین میرزائیان آن را ترجمه نموده است. هیچکس نمیتواند قاطعانه بگوید که تاکنون گرفتار سندرم تنبلی نشده و کارهای مهمش را همیشه به موقع انجام میدهد. پس پیشنهاد میکنم این نوشته را بخوانید تا با آنچه شما را از چنگال اهمالکاری رها میکند آشنا شوید.
اس. جی. اسکات در سال 2014 کتاب 23 راه برای غلبه بر تنبلی را منتشر کرد. این کتاب در سال 1394 توسط انتشارات پندار تابان به چاپ رسید. کتاب دربرگیرندهٔ ایدههای گوناگون و عملی است که به شما کمک میکند تا از شر اهمالکاری در زندگی روزمره راحت شوید. نخست با ریشهها و دلایل تنبلی و بهانههای ناخوداگاهانه برای پشت گوش انداختن کارها آشنا میشوید و سپس 23 قانون غلبه بر تنبلی مطرح میشود. هر قانون دربرگیرندهٔ راهکارهای مفیدی است که موفقیت در انجام کارها را تضمین مینماید.
استیو اسکات نویسندهٔ مشهور کتابهای غلبه بر تنبلی و ایجاد عادتهای مفید است او مدیر وبلاگی به نام عادات خوب را گسترش دهید (Develop Good Habits) است. وی در این وبلاگ دربارهٔ عادتهای روزانهای که باعث میشود زندگی بهتری داشته باشیم صحبت میکند. او روشهای سادهای برای کسانی که زندگی پرمشغله دارند ارائه میکند. اس جی اسکات بر این باور است که برای تغییرات بنیادی باید عادتهای درست را یکی پس از دیگری در خود پرورش دهیم. او دربارهٔ خودش میگوید:
برای بیشتر زندگیم با تنبلی و اهمالکاری مشکل داشتم. در دوران دبیرستان و دانشگاه تنها شبهای امتحان درس میخواندم. مقالات من هیچ گاه به موقع آماده نمیشد و نمیتوانستم به سادهترین حرفهایم هم پایبند باشم. سال 2003 تصمیم گرفتم برای حل این مشکل کاری کنم. هنگامی که کسب و کار اینترنتی خودم را آغاز کردم به حقیقتی ساده پی بردم. «ما مسئول زندگی خود هستیم». من دانستم که برای موفقیت در کارم باید خودم را تغییر دهم. در طول چند سال اطلاعات فراوانی از کتابها و سایتهای گوناگون دربارهٔ عملکرد شخصی خواندم و گردآوری نمودم. همچنین یک سری روشهای گوناگون برای غلبه بر تنبلی را آزمایش کردم. نتیجه چه بود؟ هماکنون کسب و کار موفقی دارم و 37 کتاب منتشر کردهام.اس. جی. اسکات
تاکنون دهها کتاب با این عنوان در ایران و دیگر کشورها به چاپ رسیدهاند و هر کدام به بیان برخی از دلایل تنبلی و اهمالکاری پرداختهاند. اما کمتر کتابی را میتوانید بیابید که برای هر کدام از عوامل اهمال کاری و تنبلی راهکارهای عملی قابل اجرا ارائه داده باشد. این عاملی است که این کتاب را از عنوانهای مشابه متمایز میکند. اما اگر دیگر کتابهای استیو اسکات را خوانده باشید ممکن است احساس کنید که چیز چندان جدیدی بیان نکرده است و تا حدودی این گفتهها در دیگر کتابهایش نیز بیان شده است.
بهانهگیری برای تنبلی بسیار آسان است. نکته اینجاست که بدانید کدام دلایل منطقی و کدام دلایل روشی خلاقانه برای تنبلی هستند. تنبلی ما بیشتر اوقات ناشی از باورهای نادرست و ترسهای ناخودآگاهانه هستند. اگر در این افکار کنکاش کنید خواهید فهمید که چیرگی بر این ترسها و پدید آوردن ذهنیت پربازده و درست کار دشواری نیست. ذهن شما ماشینی شگفتانگیر است که به شما توانایی استفاده از تخیل برای ممکن کردن هر چیزی را میدهد. البته، این خلاقیت ممکن است شما را محدود سازد. ما گاهی در پروژهای گرفتار میشویم؛ نه به خاطر نخواستن، بلکه به خاطر الگوهای فکری ناکارآمد است.
عامل اصلی تنبلی باورهای محدود کنندهٔ ماست. کنترل نکردن این افکار باعث میشود تا برای تنبلیهایمان بهانه بیاوریم. اما اگر این بهانهها را به چالش بکشید خواهید دید که بیشتر آنها از ترسهای پنهان و الگوهای آسیبزا سرچشمه میگیرند. 7 بهانهٔ متداول وجود دارند که با شناخت دلیل پیدایش هر کدام یک گام به مقابله با تنبلی نزدیک میشوید:
مردم معمولاً به کارهایی که در ظاهر اهمیتی ندارند توجهی نمیکنند. ممکن است این کارها از نظر زمانی اهمیتی نداشته باشند یا انجامشان لذتبخش نباشد. یا به هدفی بلندمدت کمک نکند و مجبور شوید که با ترس بزرگتان روبرو شوید. مهم نیست که دلیل شما برای تنبلی چیست؛ گاهی از انجام کارهایی چشمپوشی میکنید که به نظرتان مهم نیستند. یکی از سادهترین روشها برای غلبه بر بهانهٔ مهم نبودن ، عادت کردن به گرفتن تصمیم های جدی است. یا کار روی یک پروژه را آغاز میکنید یا شجاعت رها شدن از شر آن را دارید. یکی از بهترین راهها برای غلبه بر تنبلی، گرفتن تصمیمهای دشوار است. حتی اگر این به معنای حذف کارهایی باشد که زمانی برایتان مهم بودهاند.
یکی از دلایل وقفه افتادن در کارها این است که باید پیش از آن کار دیگری انجام شود. یک تماس تلفنی، یک پروژهٔ متفاوت، یک خرید ساده. تنبلی کردن وقتی کار دیگری برای انجام دادن وجود دارد بسیار آسان است. با عادت کردن به تعریف کامل و دقیق هر پروژه میتوانید این بهانه را برای همیشه از بین ببرید. نکتهٔ کلیدی این است که هر پروژه را به اقدامات روزانهٔ کوچک تقسیم کنید و انجامش دهید.
این موضوع گاهی بهانهٔ موجهی است. معمولاً پیش از آغاز هر پروژهای باید کارهایی را انجام دهیم. اما اگر این کار را روزانه یا هفتگی انجام دهید دیگر بهانهٔ قابل قبولی نیست. سادهترین راهکار برای این مشکل به دست آوردن اطلاعات بیشتر است. نداشتن اطلاعات کافی دربارهٔ شیوهٔ انجام کار هرگز نباید دلیلی برای تنبلی و اهمالکاری باشد. امروزه دیگر چیزی نیست که نتوان یاد گرفت یا حداقل کسی را با آن مهارت پیدا نکرد.
همهٔ ما گاهی احساس خستگی شدید میکنیم. هر اندازه هم که کار کنیم به نظر میآید که فهرست کارهایمان هیچ گاه تکمیل نمیشوند. این موضوع برای کسانی رخ میدهد که در مورد خودشان ذهنیت سوپرمن دارند و احساس میکنند که باید همهٔ کارها را به تنهایی انجام دهند. با تمرکز روی فعالیتهای مهم و واگذاری یا حذف دیگر کارها، این حس تحت فشار بودن برطرف میشود. هنگامی که بدانید چگونه موارد مهم را شناسایی کنید خواهید دید که انجام یک کار بسیار آسان است.
این هم یکی دیگر از بهانههایی است که بعضی اوقات موجه است. گاهی روی یک پروژه متمرکز هستید و آغاز پروژهای دیگر منطقی نیست. با این حال معمولاً «بهانهٔ وقت ندارم» به عادتی برای تنبلی و پشت گوش انداختن تبدیل میشود؛ تا جایی که برای همیشه کارهای مهم را کنار میگذارید. زمانی که میگویید «الان وقت ندارم» امید به آیندهای دارید که در آن انجام کارها راحتتر، با پیچیدگی کمتر و لذتبخشتر خواهند بود. اگر چه ناخودآگاه بسیاری از مردم به طور پنهانی امیدوارند که در نهایت نیازی به انجام این کار نباشد. اگر پروژه را تا آن روز افسانهای پشت گوش بیاندازید. احتمال اینکه هرگز به این پروژه رسیدگی نکنید بسیار بالا خواهد بود.
مردم معمولاً کارشان را برای این به تعویق میاندازند که فراموشش میکنند. همهٔ ما بعضی وقتها چیزهایی را فراموش میکنیم. با این حال شاید فراموشی نشانهای از مقاومت برای انجام دادن یک کار خاص باشد. شاید فکر کنید که اهمیتی ندارد. شاید از شکست میترسید یا از یک سیستم موثر استفاده نمیکنید. نکته اینجاست. که فراموشی دلیل منطقی برای تنبلی نیست. سرانجام باید تصمیم بگیرید که کاری را آغاز کنید یا بیخیال آن شوید.
قطعاً همیشه کارهای ناخوشایندی وجود دارند که از روبرو شدن با آنها وحشت داریم. نکته این است که چه کاری ارزش انجام دادن دارد و چه کاری باید حذف شود. معمولاً این دو را با پشت گوش انداختن وظایفی که در طولانی مدت تأثیر مثبتی بر زندگی ما دارند اشتباه میگیریم. یعنی تمایل نداشتن به انجام کاری، دلیلی منطقی برای اهمال کاری و تنبلی نیست. راهکار این است که با تجزیه و تحلیل مشکل به این نتیجه برسیم که از چه چیزی وحشت داریم و آیا این علامت مشکلی بزرگ است یا نه.