تینا سیلیگ در کتاب کاش وقتی ۲۰ سالم بود میدانستم، از دورهای فشرده برای یافتن جای خود در دنیا مینویسد. این نسخه از این کتاب انگیزشی ویرایش ۲۰۱۹ هست که محتوایی بهروز شده همراه با فصلهایی جدید دارد.
در کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم (What I Wish I Knew When I Was 20) ماجرای کامل این چالش را خواهید خواند و خواهید فهمید که چطور با نگاهی دقیق و موشکافانه میتوانید، مشکلات را به شکل فرصتهایی در زندگی روزمره خود ببینید. شما میتوانید خود را از منطقهی آسایش و بیتوجهی خارج کنید.
– مشکلات و فرصتها فراواناند، فقط منتظرند کسی بخواهد راهحلهای بدیع برایشان پیدا کند.
– تمام رفتارهای انسانی را میتوان بهشکل سازگاری شخص با خودش، یعنی استخر ژنها، یا سازگاری با جامعه در مقیاس بزرگ دانست.
– ایدهها شبیه کودک هستند؛ زیرا همه فکر میکنند آنها بامزهاند، بنابراین وقتی دارید دربارهی ایدههای خود قضاوت میکنید، بیغرض باشید.
تینا سیلیگ دکتریِ عصبشناسی از دانشکدهٔ پزشکی استنفورد دارد و مدیر اجرایی برنامهٔ سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیزِ فناوریِ استنفورد است که قطب کارآفرینی در دانشکدهٔ مهندسی دانشگاه استنفورد است.
بهعلاوه، سیلیگ دورههای آموزشی دربارهٔ کارآفرینی و نوآوری را در بخش علوم و مهندسی مدیریت و در مؤسسهٔ طراحی هاسو پلاتنر در دانشگاه استنفورد تدریس میکند.
نظرم چالش ۵ دلاری، در آموزش داشتن ذهنیت کارآفرینی به دانشجوها موفقیت خوبی کسب کرد. اما تمرینهایی هم به آنها دادهام که متوجه شوند ارزش، همیشه برحسب پاداشهای مالی سنجیده نمیشود. مثلا در یکی از تمرینها به جای ۵ دلار، به هرتیم پاکتی دادم که در آن ۱۰ گیره کاغذی بود.
به تیمها گفتم باید با استفاده ازاین گیرههای کاغذ، تا جایی که ممکن است، ارزش ایجاد کنند. این ارزش میتواند با توجه به معیارهایی که آن گروه برای آن در نظر گرفتهاند، سنجیده شود.
هرکدام از این تیمها ارزشهای متفاوتی را برای سنجش در نظر گرفته بودند. یکی از آنها تصمیم گرفته بود گیرههای کاغذ، نوعی ارز جدید باشد. تیم دیگر با توجه به این که رکورد جهانی طولانیترین زنجیره از گیرههای کاغذ، ۲۲ مایل بوده است، تصمیم گرفت این رکورد را بشکند.
کتاب کاش وقتی بیست سالم بود میدانستم کتابی خواندنی و جذاب از دستهی کتاب های روانشناسی است. اگر از این کتاب جذاب لذت بردهاید گزینههای دیگری را برای مطالعه به شما پیشنهاد میکنیم:
منبع: متا بوک