مأوا مقدم
مأوا مقدم
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

شده‌ام...

مأوا مقدم
مأوا مقدم

شک ندارم که تسخیر شده‌ام

تصرف شده‌ی چَشم و مطیعِ نگاهش شده‌ام

افسون و پریشون، گرفتارِ فرطِ چشمانش شده‌ام

تسلیم و سَلاسَتِ پندارش شده‌ام

رام شده‌ام، فرمان پذیرِ گفتارش شده‌ام

دلداده و دلباخته‌ی کردارش شده‌ام

غرقِ دریای ژرفِ خیالش شده‌ام

سودا شده‌ام، آوازِ شب‌هایش شده‌ام

پناهِ قلبم و مأوای عشقش شده‌ام

من شک ندارم که عاشق شده‌ام

مأوامقدم


مأواجملات مأوا مقدممأوا مقدم
| شاعر | نویسنده | داستان نویس |
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید