مأوا مقدم·۴ روز پیشبی پناهی در آیینهنفرتِ تو از روحِ سرگردانماز شب های تاریک از مشروبِ ته لیوانماز شعرها که با من قهر اندکلمات در گلو ام گیر کردنداز فکرهای شومِ اتماماز انتحار…
مأوا مقدم·۵ روز پیشخلیج فارستا جهان هست، خدا هست و ایران راسخخود نمایی میکند خلیج با جلالِ پارسِمیشویم آرش، کماندارِ دماوندفردوسیِ عاشق، کوروشِ دلاورلر و کرد و عرب همه…
مأوا مقدم·۴ ماه پیشمسئله، موضوع، اتفاق، فرقشان چیست؟مسئله، موضوع، اتفاق، فرقشان چیست؟مسئله حل شدنی است.وقتی سر و کله یک مسئله در زندگی پیدا میشود خیلی از ما مینشینیم و غصه میخوریم که چه گرفتا…
مأوا مقدم·۵ ماه پیشاین روزهااین روزها تمام من اشک استقرصهای اعصاب اعتصاب کردندبغضم حریفِ سرترالینهاشعرها از گلویم پایین رفتندشعرها در سینهام حبساندحبساند اگرگوش ب…
مأوا مقدم·۸ ماه پیشصبح اولین جمعهی آبانساعت هفت صبحِ اولین جمعهی آبان، صدای زنگ موبایل بیدارمان میکند، شب قبل به خودمان قول دادیم حتما از رختخواب دل بکنیم و روزی متفاوت را بساز…
مأوا مقدم·۹ ماه پیشقامت رقصانمیشود شاعر چشمان تو باشم؟میشود قامت رقصانِ تو باشم؟دوره شهر چشمتساقی میکده ی تو باشم؟میشود؟میشود جامِ شرابِ نابِ تو باشم؟میشود خال کوبی ای…
مأوا مقدم·۹ ماه پیشانحنای کمرتامشب را دست در مویت میبرمتا به درازا بکشدمن در پیچ و تابِ این راه گم شده امخدا به دادم برسدامشب تا سحر در انحنای کمرت و ان یکاد میخوانم وَی…
مأوا مقدم·۹ ماه پیشتو که نیستیتشنهام به لهله افتاده تنمقلم دست گرفتم، دوباره باز شد دهنمباز تو نیستی و غم نوشته قلممکاش بیای ببینی خم شد کمرمبی تو من را شاعری بدخلق ن…
مأوا مقدم·۹ ماه پیشپیکان پنجاههفتصبح تا شب رادر حال دویدن برایرسیدنماز تو ترحم نمیخواهم عزیزکمبدانمن فقطچو پیکانِ پنجاه و هفتِ خستهایدر پارکینگ خانهای قدیمیخستهام…من“فقط…