دیشب خواب دیدم یکی تکه برگهای به من داد که در آن نوشته من تا ۲۹سالگی زندهام. نمیدانم چقدر این خبر حقیقت دارد چقدر خرافات است اما تمام امروز از خودم میپرسیدم من برای این ۲۹سال که ۲۲سالش را گذراندهام چند روز بدون توجه به مسائل و موضوعات بیمربوط و گذرا، برای خودم زندگی کردم؟ در بهترین حالت ممکن شاید به ده روز نکشد! سوالم این است آیا مسائل ریاضی و شیمیای که نصف عمر درگیرشان بودم آنقدر ارزش داشت که در دوران دبیرستان خود را از مهمانیهای خانوادگی محروم میکردم؟
آیا فلان حرف فلانی آنقدر ارزش داشت که ساعتها دنیا را برای خودم زهرمار کردم؟
آیا …
از گذشتهها زیاد خوشم نمیآید فکرم را درگیر میکنند. آینده چه؟ یعنی تا هفت سال بعد که تازه ۲۹ سالم میشود چند روز زندگی میکنم؟ چند روز برای خودم نفس میکشم؟ به قول السا امیدوارم برعکس از آب در بیاید و ۹۲ سالگیام را ببینم و برای زمین و زمانم مفید باشم اما اگر نشد و همین سالها از جهانمان چشم بستم و سفر کردم، روزهایی برای خودم ساخته باشم که نفس کشیدنم بیهوده نبوده.
مأوا مقدم