کتاب «فلسفه ای برای زندگی، رواقی زیستن در دنیای امروز» نوشته ویلیام اروین را گوش دادم.
فلسفه در ابتدا برخلاف امروز که بیشتر تئوری و در اختیار گروهی خاص است، به عنوان راه و روشی برای زندگی بود. در یونان باستان، سقراط در کوچه ها از مردم سوالات بنیادی راجع به هستی و زندگی میپرسید و هدفش این بود که مردم را به فکر وادارد. سرانجام هم به جرم گمراه کردن جوانان، محکوم به سر کشیدن جام زهر شد. بعد او شاگردانش مدارس مختلفی به نام مدرسه های زندگی ایجاد کردند که با رویکردها و نگرشهای مختلفی، راه و رسم زندگی می آموختند. یکی از این فلسفه ها، فلسفه رواقی بود.
ممکن است انتخاب کنید که یک زندگی بدون فلسفه سپری کنید؛ یا ممکن است برای خود فلسفه ای برگزینید که هدف زندگی را لذت هرچه بیشتر میداند. اما اگر هدفتان از زندگی آرامش حداکثری است، ممکن است فلسفه رواقی انتخاب مناسبی برای شما باشد.
نویسنده اولا به این اشاره میکند که مطابق با یک فلسفه حتی غیربهینه زیستن، بهتر از زندگی باری به هرجهت و بدون فلسفه است. داشتن فلسفه باعث میشود که عمر به هدر نرود و همچنین در مواقع حساس، تصمیم گیری آسان تر شود. دوم، به این اشاره میکند که هرکس با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود، ممکن است فلسفه خاصی را انتخاب کند و اینطور نیست که بشود برای همه فلسفه یکسانی را تجویز کرد. برخی بدون این که نامی از رواقیون شنیده باشند، بطور خودکار رواقی زیست میکنند. همچنین نویسنده خود را مثال میزند که ذهن ذاتا تحلیلگری دارد و این باعث میشود پیروی از فلسفه بودا که مراقبه و خالی کردن ذهن را توصیه می کند، برایش بسیار سخت باشد؛ اما هیچ مشکلی با پیروی از فلسفه رواقی نداشته باشد.
برخی از توصیه ها و روشهای فلسفه زندگی رواقی:
۱. یکی از دلایل عدم آرامش ما این است که مدام به نداشته ها فکر می کنیم. هرچقدر هم که به دست می آوریم، باز راضی نمیشویم. فلسفه رواقی توصیه میکند در زمانهایی از روز این را تصور کنیم که داشته های فعلی مان را از دست داده ایم مثلا این که زلزله، خانه و دارایی هایمان را نابود کرده است؛ فرزند و یا نزدیکانمان را در اثر یک بیماری یا تصادف از دست داده ایم؛ خودمان دچار معلولیت یا بیماری لاعلاج شده ایم؛ شغلمان را از دست داده ایم و درآمد و غذا نداریم. این باعث میشود که هیچوقت به داشته های فعلی مان عادت نکنیم و قدر آنها را بیشتر بدانیم، مثلا به فرزند خود محبت بیشتری کنیم.
به این ترتیب اولا از داشته های فعلی مان به رضایت و آرامش میرسیم و قدر آنها را بیشتر میدانیم و هر روز برایمان تازگی دارند؛ دوم این که اگر اتفاقی هم بیفتد نسبت به کسی که اصلا به حالتهای بد فکر نکرده، کمتر شوکه می شویم؛ سوم، در صورت از دست دادن، به این فکر میکنیم که چه خوب که در زمان داشتن آنها حداکثر بهره را بردیم و قدرشان را دانستیم.
۲. دلیل دیگر برای عدم آرامش، تمرکز روی مواردی است که از دایره اثرگذاری ما خارجند. فلسفه رواقی توصیه میکند که امور را به سه دسته تقسیم کنیم: اول، مواردی که کاملا در دایره اثرگذاری ما هستند (مثل گرفتن مدرک تافل). دوم، مواردی که تا حدی و نه به طور کامل در دایره اختیار ما هستند (مثل برنده شدن در مسابقات تنیس). سوم، مواردی که کاملا خارج از دامنه اختیار ما هستند.
رواقیون توصیه می کنند که تنها روی دسته اول و دوم تمرکز کنیم و بیشتر از همه دسته اول. در مورد دسته دوم هم حواسمان باشد که هدفها را درونی کنیم، مثلا در مورد آماده شدن برای مسابقه تنیس، هدف را بگذاریم حداکثر توان خود را به کار بردن یا بهبود مستمر عملکرد خود؛ به این ترتیب حتی باخت در مسابقه هم نمی تواند آرامش ما را به هم بزند چنانچه هدف درونی خود را عملی کرده باشیم.
۳. دلیل دیگر برای عدم آرامش، این است که ما انسانها به دنبال ثروت و شهرت میرویم. رواقیون اعتقاد دارند که اینها دستاویزهای محکم و قابل اعتمادی نیستند. رواقیون خیلی زیاد به مسئولیت اجتماعی اعتقاد دارند و افرادی بسیار تلاشگر، دارای نظم و دیسیپلین و متعهد هستند. اما اینها نه به هدف رسیدن به ثروت و شهرت، بلکه به هدف عمل به مسئولیت اجتماعی شان است. اعتقاد دارند که باید زیست مسئولانه ای داشته باشند و لذا عمل به اعتقادشان منجر به رضایت درونی و آرامش آنها میشود. البته که خیلی از آنها به دلیل سبک زندگی و کاری خود، به ثروت و مقام هم میرسند، اما برای آنها ارزشی محسوب نمیشود و توجهی به آن ندارند. در واقع اعتقاد دارند شهرت و ثروت از دایره اختیار آنها خارج است اما شخصیت امری درونی است و در دایره اختیار خود. آنها آرامش و رضایت را به شخصیت خود گره میزنند.
۴. رواقیون تلاش میکنند که آگاهانه از برخی لذتها صرفنظر کنند و یا خود را به سختی خودخواسته دچار میکنند (مثل انجام ورزشهای سخت یا روشن نکردن کولر و بخاری ماشین یا خوابیدن بر زمین سفت). بخصوص روی رفتارهای جنسی خود کنترل دارند و نیز بعضا و در زمانهایی در زمینه غذا و پوشاک به خود سخت می گیرند. اعتقاد دارند که هرچند به ظاهر این امر سختگیرانه است اما در نهایت باعث آرامش و رضایت بیشتری میشود؛ چرا که اولا این غلبه بر خود و ترسها و تنبلی ها و بی انضباطی خود، حس لذت به همراه دارد؛ دوم این که باعث میشود لذتهایی که دارند، برایشان عادی نشود و تازگی آنها حفظ شود و قدر آنها را بیشتر بدانند. به این ترتیب آنها میتوانند حتی از یک غذای ساده خیلی زیاد لذت ببرند؛ سوم، با این تمرینها برای تحمل سختی های غیرمنتظره آماده میشوند.
۵. دلیل دیگر عدم آرامش، مردم هستند. آنها ممکن است با توهین و تحقیر باعث خشم ما شوند. رواقیون توصیه میکنند در برابر توهین و تحقیر، با طنز یا سکوت برخورد شود. البته که گاهی به دلیل اثرات سو که آن رفتار میتواند بر اطرافیان داشته باشد، صلاح در برخورد با آن است؛ اما بعد برخورد، یک رواقی خود را به آن حادثه مشغول نمی کند و با تفکر، اجازه نمیدهد که خشم و حس ناراحتی بر او غالب شود.
۶. رواقیون به تقدیر برای گذشته و حال باور دارند. به این ترتیب زمان خود را به فکر کردن راجع به کاش ها نمیگذرانند. اما برای آینده برنامه ریزی و اقدام و عمل می کنند.
در حین گوش دادن به کتاب، تا حد زیادی با آن همذات پنداری می کردم و می توانم بگویم فلسفه زندگی خودساخته من هم به واقع فلسفه رواقی است که خب البته همانطور که کتاب میگوید رواقی صد در صد نداریم بلکه باید با مراقبت و تمرین، در آن پیشرفت کرد و در نتیجه آرامش بیشتری را تجربه کرد.