«ما انسانها ماشینهایی احساسی هستیم که فکر هم میکنیم اما اغلب فکر میکنیم ماشینهای متفکری هستیم که احساس داریم.
احساسات ما در 95 درصد مواقع برایمان تصمیم میگیرند. ما قبل از اینکه فکر کنیم، حس میکنیم. قبل از اینکه عمل کنیم، حس میکنیم.»
آنتونیو داماسیوی عصبشناس با اشاره به این مطالب عنوان میکند که زندگی ما و بزرگترین تصمیمات ما در گرو احساسی هستند که در لحظۀ تصمیمگیری داریم.
اگر به مهمترین انتخابهای گذشتۀ خود بیشتر فکر کنیم متوجه میشویم آنچه تصمیم نهایی را رقم زده است بیشتر چیزی از جنس احساس در لحظۀ انتخاب بوده است تا منطق مشخص و بدون ابهام.
نتیجهای که از انتخاب شغل، انتخاب سبک زندگی، انتخاب ارتباطات و خیلی از انتخابهای دیگر میگیریم وابسته به احساسات قالب ما نسبت به موقعیت هستند.
در ناخودآگاه اغلب از خودمان نمیپرسیم: «باید این کار را انجام بدهم؟» بلکه میگوییم: «حسش هست این کار را انجام بدهم یا نه؟»
این واقعیت تلخ نشان میدهد قدرت تفکر و منطق همیشه به کمک ما نمیآید. درعینحال واقعیت خوشایند این است که با کنترل احساساتی که در لحظۀ تصمیمگیری داریم میتوانیم روال خیلی چیزها را در زندگی تغییر دهیم.
دخالت منطق در احساساتی که زمان تصمیمگیری داریم، باعث خواهند شد اثربخشتر احساساتی شویم و تصمیمات درستتری بگیریم.