ناهید یوسفی
ناهید یوسفی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

هُدهُد هادی شده

کنارِ هاله‌ی نورانی ات

زانو مــــــی‌زنم

و می‌سوزم

در قهوه‌خانه‌‌ی داغِ چـــــشم هایت


به اندازه‌‌ی کولیانِ سوخته

درســــــــماع!

به چرخش می‌افتی و

به چرخش می‌افتم

و گستره‌ی رنگارنگت

هوا را نگارگری می‌کند

و سیــــــــــمرغِ تو

بر شانه‌ام می‌نشیند.


می‌خواهـــــم شاهدِ

هُــدهُــدِ هــادی شده‌ات باشم!


مرا

تا انتهای حیرت

همراهی کن عــــــــطار

ناهید یوسفی


ناهید یوسفیعطسه های عصبانیعطار نیشابورینبض تو او را می زندیک صندلی بیهودگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید