ناهید یوسفی·۲ ماه پیششاهدِ شیدابرای شاهدِ شیدا شهود، لازم نیست - به دیدنش برو برگِ ورود، لازم نیست - صدای شیشهایاَش از غبار میگذرد - تنِ اثیریِ او از حصار میگذرد
ناهید یوسفی·۷ ماه پیشمیخواهم خیابان را خَفه کنممرا از حیطهیِ چمن و شاپرک هایم دور کردهاید - به سپیداران گفتهاید که همترانهیِ من نباشند ....
ناهید یوسفی·۱ سال پیشحریمدوباره واردِ یک ماجرا، که میلم نیست - ورودِ آدمِ ناآشنا، که میلم نیست - برای خلوتِ هم احترام بگذاریم - به هر کجا که بَنا نیست گام بگذاریم!
ناهید یوسفی·۲ سال پیشفریبســـــتانهرکجا رفتم، زبانش عشق بود - واژه واژه، گفتِمانش عشق بود - هر خیابان لیلیِ مشهور داشت - لیلیاَش مجنونِ دورادور داشت ...
ناهید یوسفی·۲ سال پیشمجنونِ مجازیدورانِ مَجاز است و خیال است و فریب است - این دوره، روایتگرِ تهماندهی سیب است
ناهید یوسفی·۳ سال پیشهُدهُد هادی شدهکنارِ هالهی نورانی ات زانو میزنم و میسوزم در قهوهخانه ی داغِ چشم هایت ....
ناهید یوسفی·۴ سال پیشبهاریه خوانیمگر بهاریه خوانی شود ترانهی ما که یک بنفشه بِروید به روی شانهی ما...
ناهید یوسفی·۴ سال پیشحافظ جان،حرف بزنحافط جان عسلِ اساطیریِ غزل غزلت را همیشهتر از گذشته انتظار میکشم شکر فروشیات ساعت نمیشناسد ....
ناهید یوسفی·۵ سال پیششالیزارمن حاضرم، فُرم و کلام و محتوا تقسیم دنیای رنگارنگِ شعرم با شما تقسیم در کندوانِ شاعری، رانندگی با من ترسِ گذشتن از کنارِ درهها تقسیم ...