اگر آن قدر منطقی هستید که از کارهای عجیب و غریب هراس دارید. یا اگر وقتی میخواهید تصمیمی بگیرید، این قدر فکر میکنید که مغزتان داغ میکند و جسارت کافی برای تصمیم را پیدا نمیکنید و بدتر از همه اگر موفقیتهایی که دارید، برایتان ناچیز است، باید یک پله به بالاتر صعود کنید و کمی مرزهای دنیایی که اطراف خودت ساختید را کمی جابهجا کنید.
صرفاً جهت یادآوری: اعتماد به نفس در زندگی نیاز است ولی کافی نیست. آنچه برای شما دارای اهمیت بیشتری است، عزت نفس است. شما باید بتوانید در زندگی شخصیاتان رشد کنید و به تعهداتی که در زندگی دارید، عمل کنید و به اهدافتان برسید. در فضای ناامیدی، باید امید داشته باشید. پس بااعتماد به نفس، مغرور و کمی بیکله باشید. از این که بیش از حد منطقی باشید هم دوری کنید چون دیوانگی هم دنیای خودش را دارد.
من این کلمات را برای این مینویسم که ما در بسیاری از اوقاتی در زندگی برایمان رخ میدهد که احساس ضعف میکنیم و اعتمادمان را به خودمان از دست میدهیم. برای همین یک سری قوانین کوچک ثانویه، توصیه میکنم که میتوانند در این مواقع به کمک ما بیایند. این را هم بگویم که این قوانین، ثانویه هستند و لزومی ندارد که حتماً علمی باشند.
این قوانین بدین شرحاند:
1- هیچ کسی ابرانسان نیست، شما هم نیستید:
رؤسای جمهور، مدیران اجرایی، کارآفرینان، وزیران و همهی معلمها هم در زندگیاشان تصمیمهای احمقانهای گرفتهاند. پس وسواس بیشاز حد قبل از تصمیمگیریهایتان به خرج ندهید. آن چه در توانتان هست را بپذیرید و از تصویر مشمئزکنندهی انجام کارهای احمقانه نترسید. دل را به دریا بزنید و انجام دهید. مضاف بر این موضوع، وقتی باور کنید که کسی ابرانسان نیست، دیگر از این که با افراد بالصطلاح بزرگ، نشست و برخاست کنید، هراص نخواهید داشت و دیگر از هیچ آدمی بت نخواهید ساخت.
2- مشکلات را سادهتر از آن چه که هستند، ببینید:
وقتی درگیر چالشی میشوید، بیش از این که از خودِ چالش ناراحت باشید، از این اذیت خواهید شد که انتظار نداشتید چالشتان این قدر سخت باشد. اگر به خاطراتتان برگردید، شواهدی زیادی برای این موضوع خواهید یافت و شروع به غر زدنهای بسیار خواهید کرد. در این حالت، بهتر است که جور دیگری به مسائل نگاه کنید و از قدرتی که دارید استفاده کنید تا مسئله را هر چه زودتر حل کنید. این خیلی بهتر از غر زدن و ناله کردن است.
3- سر به هوا نباشید:
زیاد بخوانید، از روندها خبر داشته باشید و تمامی جنبهها را در نظر بگیرید. اعتماد به نفس حقیقی از اطلاعات و دانش زیاد میآید. در یادگیری بدون وقفه، به شدت طماع باشید. علاوه بر این، تا جای ممکن هم آدم دقیقی باشید و خطاهای محاسباتی انجام ندهید.
4- زیاد از خطاهایتان صحبت نکنید:
همانطور که در بالا گفته شد، هیچ کس بدون خطا نیست. از طرفی هیچ نیازی نیست که دائماً داستانهای شکستهایتان را برای دیگران تعریف کنید. البته این بدان معنا نیست که باید به موفقیت ساختگی خودتان، تظاهر کنید، بلکه باید خودتان باشید. در برخی مواقع حتی ممکن است که نیاز داشته باشید تا داستان شسکتی را تعریف کنید ولی هیچ گاه در این کار، زیادهروی نکنید.
5- آن قدر بحث و استدلال کنید که یا متقاعد کنید یا متقاعد شوید:
لطفاً توافقپذیر الکی نباشید و به هر چیزی آری نگویید. توافقپذیری اساس شکستهای ادامهدار است. از جزئیات استدلال خبر داشته باشید و آن قدر مباحثه کنید که یا بتوانید دیگران را متقاعد کنید یا واقعاً به خطای خود در استدلال واقف شوید و آن چه که دیگران میگویند را بپذیرید. اما این اتفاق نباید خیلی سریع رخ دهد.
6- خوشبین و پرانرژی باشید:
برای این که نشان دهید چه قدر قدرتمند هستید، باید بسیار خوشبین به آینده و همچنین پرانرژی باشید که دیگران فکر کنند دنیا در دستان شما است و میتوانید آن چه میخواهید را به دست آورید.
در پایان،
قوی، کاریزماتیک و الهام بخش باشید.
در صورتی که این مطلب برایتان جذاب بود، از شما دعوت میکنم که مطلب «آرامش خروشان» را هم بخوانید.
پیروز باشید.
منبع: سایت انگلیسی نارنجیمن