هیچ وقت هیچ شعر عاشقانهای آنقدر احساساتم را برانگیخته نکرده که بتواند اشکم را در بیاورد.
ولی شعرهای حماسی... همین نبرد رستم و سهراب , هر بار میتواند به گریه وادارم کند.
حماسه نیازی به این ندارد که به غزل ختم بشود. حماسه از غزل زیباتر است همانطور که جنگیدن , مقاومت کردن و از دست دادن معشوق , بارها زیباتر از فرار کردن و برای همیشه بامعشوق زندگی کردن است.
تصور میکنم اساساً اینکه عشق بین دو نفر را والاترین حس انسانی در نظر میگیریم نه به خاطر ارزش ذاتی آن , بلکه به خاطر ترسهایمان است.
حتی عشقهایی که در تاریخ ادبیات ماندگار شدهاند نیز آنهایی هستند که به نوعی رگهای از حماسه در خود داشتهاند , رگهای از جنگ , هرچند جنگ با جامعه باشد.