همیشه به این فکر میکردم وقتی بزرگ بشم.... وقتی پولدار بشم.... وقتی و وقتی و وقتی و کلی آرزو.
زمان گذشت و من بزرگ شدم، شاید کمی پول بدست آوردم، عروسی کردم، بچه دار شدم، درس خوندم، ولی هنوز ته ته قلبم بازم راضی نیستم! نمیدونم مشکل از کجاست؟! از کیفیت زندگیه؟ از خوده خوده زندگیه! نمیدونم و راستش دنبالش هم نیستم بدونم! اینا توی ذهنممیچرخید که یهو یه نفر گفت خوش به حالت به کلی از آرزوهات رسیدی!
راست میگفت. من به کلی آررزو رسیدم اما خیلی چیزها و کس ها رو از دست دادم. میگن برای رسیدن به هر آرزویی باید چیزی رو فدا کرد و من هم این رو قبول دارم.
یه آرزو داشتم که خودم ازش منصرف شدم. اون هم این بود که از ایران برم. هر وقت تصور میکردم خانوادم و دوستام نباشن چی میشه! و آخر سر هم دیدم فداع کردن این دو در مقابل آرزوم برام غیر ممکنه.
اینا رو گفتم که آخرش برسم به این که وقتی داریم تصویری از آینده میسازیم. بهتره بهترین نوعش رو تصور کنیم تا همون هم برامون پیش بیاد. بخواهیم و برای رسیدن بهش تلاش کنیم. همین مسیر رسیدن به آرزوهاست که شادی آوره نه بدست آوردنش.