[به مناسبت سالروز مرگ فروغ فرخزاد در ۲۴بهمن ۱۳۴۵]
در روزگاری زندگی میکنیم که ناامیدی و باور به «آغاز فصلی سرد» بخشی از واقعبینی است. به این ترتیب است که معاگونهای (پارادوکسی) مطرح میشود:
از یک سو این زمستان سرد جز با خلق آیندهای متفاوت امکانپذیر نیست؛
و از سوی دیگر زمستان سر آنچنان ناامیدکننده است که فرصت و توان نوآوری و خلق نوروز را نمیدهد!
در حقیقت برای تمام شدن شرایط ناامیدی باید دیگرگونه آیندهای خلق کرد و در زمانه ناامیدی، خلق و خلاقیت آنچنان سخت است که به ناممکن میرسد.
یادداشتی به مناسب بزرگداشت کسی که خلق کرد با ناامیدی!
⭕️همبستگی امیدواری و نوآوری
ساختن، نوآوری و خلاقیت اغلب برآمده از «امید» هستند. داستانهای موفقیت نیز روایت دیگری هستند از افرادی باورمند به یک چشمانداز، که آن را علیرغم دشواریها خلق میکنند. آنان به اتکاء امید و باوری که دارند، در برابر دشواریها و سختیها میایستند و بر آن غلبه میکنند.
پژوهشهای مختلف حوزهی روانشناسی نیز تاییدکنندهی این همبستگی است و این واقعیت را آشکار میکنند که میان «نوآوری» و «امیدواری» رابطهای قوی وجود دارد. این ارتباط از جنبههای مختلف به آزمون کشیده است، به عنوان مثال افراد نوآور به میزان بالایی اشخاصی امیدوار هستند. از سوی دیگر «احساس امید و خرسندی» از جمله عوامل تاثیرگذار بر نوآوری در سطح فردی و گروهی است.
⭕️پارادوکس فروغ: یک نوآور ناامید
فروغ فرخزاد بیش از آنکه شاعری حرفهای باشد، شاعر نوآوری است، که شعر پس از او و پیش از او متفاوت بود.
اما فروغ در همان حال که نوآور است، نماد و صدای ناامیدی هم هست. او در تمامی اشعار خود و حتی در رابطههای عاشقانهاش بیانگر ناامیدی است. او عمیقا ایمان آورده است «به آغاز فصل سرد»، وقتی میگوید «من به نومیدی خود معتادم».
او به تفاوت میان ناامیدی خود با دیگران آگاه است، وقتی در شعری با آغاز «برادرم به باغچه میگوید قبرستان» چنین ادامه میدهد:
«او ناامیدیش را هم
مثل شناسنامه و تقویم و دستمال و فندک و خودکارش
همراه خود به کوچه و بازار میبرد
و ناامیدیش
آنقدر کوچک است که هر شب
در ازدحام میکده گم میشود»
⭕️پارادوکس ناامیدی خلاق!
فروغ فرخزاد یکی از مهمترین نوآوران «شعر نو» است. تاثیر او به اندازهای است که میتوان او را در کنار نیما، اخوان ثالث و شاملو از مهمترین شکلدهندگان به فهم ما از شعر دانست. نوآوریهای فروغ را میتوان در دو جنبهی مستقل از هم دید:
⏺نوآوری در ساختار: مانند نوآوریهای او در ۱)اوزان عروضی و ۲)انعطافهای وزنی
⏺نوآوری محتوایی: مانند نوآوریهایش در ۱)روایت اول شخص زنانه از دنیا و رابطههای انسانی، ۲)تصویرپردازی صریح رابطه جنسی و ۳)تصویرآفرینیهای بدیع
به این ترتیب فروغ بر اساس معیارهای مختلفی شاعری نوآور دانسته میشود.
اما به نظر میرسد که ناامیدی فروغ نیروی محرکهی او برای نوآوری و خلاقیت است، و این پاسخ همان پارادوکسی است که طرح شده بود. در حقیقت فروغ اگرچه امیدی به آینده نداشت و در آینده در جستجوی بهاری در برابر فصل سرد نبود، اما آن چیزی که به او نوآوری میبخشید، در ناامیدیاش بود: ناامیدیاش به سنت و گذشته!
در حقیقت نوآوریهای او برآمده از این واقعیت بود که گذشته را نه مقدس میشمرد و نه آن را تحمیلشده. او در برابر گذشته و سنت به عنوان یک منتقد ایستاد.
او در شعر و زندگی در برابر سنت و گذشتهی تحمیلی ایستاد. او در رابطهاش با پرویز شاپور و ابراهیم گلستان همان اندازه شجاعانه در برابر تحمیل سنت ایستاد که در شعرش در برابر اوزان عروضی، و در برابر مگوهای عرفی و در برابر جنسیتزدگی مردانه او ایستاد.
در حقیقت ریشهی نوآوری فروغ، نه در امید به آیندهای درخشان، بلکه در ناامیدی به گذشتهی شفابخش بود.
⭕️یک نتیجه: ناامیدیات از سنت را پیشران خود کن!
امید به هر چیزی نیازمند به ناامیدی به بدیلهای دیگر دارد. به این ترتیب نیروی ناامیدی به گذشته، به اندازهی نیروی امید به آینده، پیشران است.
در روزگار امروز که کمتر میتوان بهانهای برای امیدواری به آیندهی کوتاهمدت یافت، میتوان پناه برد به همان واقعیتی که فروغ یافت: ناامیدی از سنت و گذشته و تلاش برای بازآفرینی آن.
در حقیقت نوآوری دشمنی یا کنار گذاشتنِ تمام سنت نیست، بلکه نوآوری پالایش سنت است در گذران زمان. هر نوآوری به تصحیح بخش کوچکی از سنت و گذشته میپردازد. گاه باید از پذیرش تمامی آنچه سنت و باورهای پوسیده تحمیل میکنند، سر باز زد تا با انتخاب آگاهانهای از سنت و بازآفرینی بخشی از آن، نوآورانه دوباره خلق کرد.
ناامیدی امروز ما از تحمیل بیانعطاف سنت و گذشته است، و این همان چیزی است که میتواند پیشران ما برای نوآوری و تغییر باشد.
برخی از منابعی که در متن به آن استناد شده است:
نمونهای از پژوهشهای مرتبط با رابطه نوآوری و امیدواری:
Rosa, J. A., Geiger-Oneto, S., & Fajardo, A. B. (2012). Hope and innovativeness: transformative factors for subsistence consumer-merchants. In Transformative consumer research for personal and collective well-being (pp. 151-170). Routledge.
Brulé, G., & Munier, F. (2021). Happiness, technology and innovation. Cham, Switzerland: Springer International Publishing.
McKee, A. (2017). How to be happy at work: The power of purpose, hope, and friendship. Harvard Business Press.
پژوهشهای مرتبط با نوآوریهای فروغ فرخزاد در شعر:
کتاب سنت و نوآوری در شعر فروغ فرخزاد نوشته نازیلا سید یککلمه
مقاله «بررسی توصیفی، تحلیلی نوآوریهای وزنی فروغ فرخزاد در تولدی دیگر» نوشته عبدالرضا زند و محسن ذوالفقاری فرد، حسن حیدری، حجت اله امیدعلی
مقاله «وصف در شعر فروغ فرخ زاد» نوشته محبوبه مباشری و زهرا کیانبخت
مقاله «بررسی تطبیقی شگردهای نحوی- سبکی و خلاقیت ادبی در اشعار فروغ فرخزاد و احمد شاملو» نوشته بهمن گرجیان و فرنگیس عباسزاده