ویرگول
ورودثبت نام
نیلوفرثانی
نیلوفرثانی
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

قسم به دل عاشق

زیبا !!

درصبح روشن آشنایی اگر مکثی نه برای تماشای حظ و فیض بیشتر عشق ، بلکه مسخ در تصاحب باشد، امیدی به لمس خورشید گرمی بخش "یکتا شدن "نیست ... فرو می‎آید شبی و تمام‎گیر می‎شود تاریکی ؛ و ویرانی آنچه که می‎توانست، سر پناه باشد ..

خاموشان سیطره ی ترس در رودرویی با این تملک‎خواهی، چیزی عایدش نمی شود جز حرف‎های فرو خورده و آرزوهای مصلوب درد و جسارتی که معنابخش زندگی ست، چو پرنده ای، کوچ سرزمینی دیگر، سوی دلی دیگر می‎کند ..

و درخت ما بی‎پرنده ، بی‎آشیان عشقی ، تا همیشه ،آوازهای سوگوارانه‎ی خویش را در پهنه‎ی دشت سر می‎دهد ...

و این ملال بر این گستره ،توامان اندوه، باقی می‎ماند..

جانا!!

تا وقت هست عشق را نه برای نیاز و لذت جسم، نه تصاحب و مالکیت ، نه بردگی و بنده واری ، بلکه برای درهم آمیختگی وجودی‎اش و شوق همراهی‎اش بپذیریم و جان دهیم به اکسیر همیشه معجزه‎آسایَش ..

نیلوفرثانی

عشقشعر کوتاهشعرگرافیبی وقت نوشتمتن عاشقانه
شعرهاونوشته های نیلوفرثانی مجموعه شعر:بي واسطه دوستت دارم/@niloofarsanipoem
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید