شهرزاد نورافکن
شهرزاد نورافکن
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

زیر خروارها دلتنگی

خاک سرد مرا می خواند

زیر خروارها دلتنگی ،

در تاریکی وهم آلود،

تن می دهم به مرگ...

در پی ضجه های جانگداز آسمان، ابر صیحه می کشد. قطره اشکی می چکد بر رخسار زمین زیر خروارها دلتنگی ،

در ظلمتی دهشتناک ،

از یادها رفته ام.


در گذار زمانه...

اندک اندک...

استخوانم درهم می شکند.

زمهریر خاک ذوب می شود با هور و مهر

زیر خروارها دلتنگی،

در تمنای وصالش ، جوانه می زنم، می رویم

از خاک سر بر می آورم.

و...

ثمر می دهم...

گذار روزگار می گدازد مرا

روزی با رایحه چوب و عود، نور را بیدار خواهم کرد.

با رودی داغ و خاک آلود پر خواهم کرد حجم فنجان خلوتش را

از عشق،سکوت و جرعه ای شعر

کوچتنهایی
کوچ مهاجرت و تسهیل‌گر مهاجرت به قبرس شمالی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید