شهرزاد نورافکن·۲ سال پیشلحظهها میمیرند۱۱ مارچ ۲۰۲۳ -۲۱ فروردین ۴۰۲از تخت پایین آمد. پایش را روی کفپوش سرد گذاشت. به سمت آینه رفت. خودش را ورنداز کرد. از موهایش گله کرد که چرا مث…
شهرزاد نورافکن·۲ سال پیشهِی دختر وسواسیهِی دختر وسواسی جرئت نمیکردم بپرسم چرا هر روز این همه لباس آویزان میکنی؟ ملحفهی قرمز، شلوارهای گلدار و...پیرزن با آن صورت پهن و بدنی گوش…
شهرزاد نورافکن·۳ سال پیشاردوگاه کار اجباریگاهی وقتها دنیا شبیه به اردوگاه کار اجباری میشه.به اجبار کنار آدمها و خاکی که انتخاب ما نبوده قرار میگیریم. زندگی میکنیم....کار میکنیم…
شهرزاد نورافکن·۳ سال پیشاینجا هوا کم است.چند روز پیش رفته بودیم عکاسی، دوستم داشت عکاسی میکرد و من هم داشتم توجه سوژه رو به سمت دوربین جلب میکردمولی همزمان یک سایهی رو حس کردم…
شهرزاد نورافکندرزن زندگی آزادی·۳ سال پیشروز جهانی زن روز برابری جنسیتیمن، اولین و آخرین قربانی تعصبات مذهبی نیستممن، اولین و آخرین بردهی جنسی نیستماگر چه با داس و تبر کشته نشدم ولی در لجنزاری زن ستیز اربابا…
شهرزاد نورافکن·۳ سال پیشزیر خروارها دلتنگیخاک سرد مرا می خواندزیر خروارها دلتنگی ، در تاریکی وهم آلود، تن می دهم به مرگ...در پی ضجه های جانگداز آسمان، ابر صیحه می کشد. قطره اشکی می…
شهرزاد نورافکن·۳ سال پیشاهمالکاری با طعم فلسفههزار و یک راه میروم تا انجامش ندهم، مثلاً همین امروز که میخواستم انجامش بدهم، یکهو دلم چای خواست. سراغ کتری رفتم، آن را تا نصفه از آب تصف…
شهرزاد نورافکن·۳ سال پیشچقدر تنهاییم؟پارک شلوغ بود. به دنبال جایی برای نشستن میگشت چشمش خورد به نیمکتی که یک زن ، گوشهی آن نشسته بود. بدون اینکه تلاش کند چهرهی زن را نگاه کن…
شهرزاد نورافکن·۳ سال پیشچنگال حریص زمانچنگالهای حریص زمان جامهی عمرمان را میدَرَد و ما سرگشته و برهنهایم در تقلایی نافرجاموارد ششمین ماه از انتقام زمین شدهایم دوئل سختی در…
شهرزاد نورافکن·۳ سال پیشزندگی بدون حسرتسپیده تند تند مشق شب را خط میزد و زن از پشت میله های تراس به لبهای های کبود آسمان می نگریست که منتظر اولین بوسه های سرخ خورشید بود. عطر ت…