اگر باری دیگر به دنیا بیایم
«طوری از کنار زندگی میگذرم
که نه زانوی آهوی بیجفت بلرزد»*
و نه دل گنجشکی در سرمای زمستان
اگر باری دیگر به دنیا بیایم
مانند آن تماشاچی بیتفاوتی
که طرفدار هیچ یک از تیمهای داخل زمین نیست
و به زور بغل دستیهایش به این مسابقه آمده
فارغ از هر نتیجهای
به تماشای این تکاپوی بیهوده مینشینم
اگر باری دیگر به دنیا بیایم
ترسها و دلهرههایم را هم همراه بند نافم در زایشگاه جای میگذارم
و تنها خودم را
خود آزادهام را
روی این گوی چرخان رها میکنم
طوری که طنین گامهایم را هم حس نکند
انگار که نه کسی آمده و نه کسی رفته است
با این همه
نمیخواهم باری دیگر به این دنیا بیایم
........................................
*قطعهای از سید علی صالحی