ویرگول
ورودثبت نام
امید کارگر
امید کارگر
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

لطفا بلیت من را بدهید به یک نفر دیگر

اگر باری دیگر به دنیا بیایم

«طوری از کنار زندگی می‌گذرم

که نه زانوی آهوی بی‌جفت بلرزد»*

و نه دل گنجشکی در سرمای زمستان

اگر باری دیگر به دنیا بیایم

مانند آن تماشاچی بی‌تفاوتی

که طرفدار هیچ یک از تیم‌های داخل زمین نیست

و به زور بغل دستی‌هایش به این مسابقه آمده

فارغ از هر نتیجه‌ای

به تماشای این تکاپوی بیهوده می‌نشینم

اگر باری دیگر به دنیا بیایم

ترس‌ها و دلهره‌هایم را هم همراه بند نافم در زایشگاه جای می‌گذارم

و تنها خودم را

خود آزاده‌ام را

روی این گوی چرخان رها میکنم

طوری که طنین گام‌هایم را هم حس نکند

انگار که نه کسی آمده و نه کسی رفته است

با این همه

نمی‌خواهم باری دیگر به این دنیا بیایم

........................................

*قطعه‌ای از سید علی صالحی

شعرزندگیگذرپوچیبی‌تفاوتی
صرفا علاقه‌مند به نوشتن هستم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید