"مدل شبکه ای مدیریت" یک سبک رهبری است که توسط بلیک - موتون ایجاد شده است.
این مدل، ۵ سبک مدیریت را براساس معیار توجه به تولید و توجه به نیروی انسانی دسته بندی کرد.حالت بهینه این مدل براساس تئوری y است.( رویکرد تئوری X برای انگیزش افراد هستند. رویکردی که در آن فرض میشود که افراد ذاتاً انگیزه و علاقهای نسبت به کار خود ندارند. در مقابل در تئوری Y فرض بر این است که افراد در کار خود دارای انگیزه و خوشحال هستند.)
این مدل شامل یک محور مختصات است که x,y آن از 1تا9 متغیر است. که یک به معنای کم ترین و ۹ به معنای بیشترین حالت هر متغیر است. شبکه مدیریتی بلیک-موتون بر اساس دو بعد رفتاری بنا شده است:
در این حالت رهبر نیازهای اعضای تیم ، علایق آنها و ظرفیت های توسعه شخصی را هنگام تصمیم گیری در مورد نحوه انجام بهترین کار در نظر می گیرد.
در این حالت رهبر در هنگام تصمیم گیری در مورد چگونگی انجام کار ، رسیدن بر اهداف مشخص ، کارآیی سازمانی و بهره وری بالا تأکید می کند.
این سبک از مدیریت رویکرد تنبل و منفعلی است. در این سبک،مدیر نه به تولید اهمیت می دهد و نه به نیروی انسانی؛نگرانی اصلی او اشتباهی است که ممکن است بر موقعیت او تاثیر گذار باشد . به طور کلی این دست مدیران برای حفظ شغل و ارتقا یافتن این استراتژی را اتخاذ می کنند تا از خود محافظت کنند.
نتیجه این سبک ایجاد موقعیتی برای عدم سازماندهی ، نارضایتی و ناهماهنگی است.
مدیر توجه زیادی به امنیت و راحتی کارمندان می کند. و امیدوار است که این امر باعث افزایش عملکرد شود.
مدیر در این سبک تقریباً قادر به استفاده از قدرتهای تنبیهی ، اجباری و مشروعیت نیست. در این سازمان در نهایت یک فضای دوستانه خواهد بود اما لزوماً بسیار مولد نیست.
مدیر عمدتاً از عنصر پاداش، برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند. ناتوانی در تنبیه بشیتر ناشی از ترس وی از به خطر افتادن روابط است.بنابراین ، سرپرست به ندرت تلاش می کند تا اراده خود را به افراد دیگر تحمیل کند و ترجیح می دهد به جای مجبور کردن خود ، ایده های دیگران را بپذیرد.
کارمندان در این نوع محیط کار ، روز کار خود را با سرعت خود در پروژه هایی که از آنها لذت می برند و با همکاران که به آنها جذب می شوند ، می پردازند.
تنها هدف این سبک افزایش و بهره وری تولید به هر قیمتی است . در این روش کارمندان به عنوان موانعی برای نتایج عملکرد در نظر گرفته می شوند مگر اینکه اطاعت از خواسته های مدیر به صراحت اعطا شود.در این روش فقط اطاعت بی چون چرا پذیرفته است در این سبک، مدیر مستبد و کارمندان مطیع هستند.
مدیر دیکتاتور نیازهای کارکنان را بی اهمیت می داند و آنها را صرفاً وسیله ای برای رسیدن به هدف می یابد.
مدیر برای کارمندانش حقوق فراهم می کند و انتظار دارد با این حقوق به هر قیمتی بهره وری داشته باشند.
امکان انتقاد و یا پیشنهاد در این شرکت وجود ندارد همه دستورات از بالا به پایین است.
این نوع رهبر بسیار مستبد است، قوانین، خط مشی ها و رویه های کاری سختگیرانه دارد و تنبیه را موثرترین وسیله برای ایجاد انگیزه در کارکنان می داند. معتقد به نظریه x است (انسان ذاتا تنبل است و…..)
این سبک ا رهبری به نوعی واقع بینانه و بدون جاه طلبی است. این یک سبک متعادل و سازگار است.مدیر سعی می کند بین اهداف رقابتی شرکت و نیازهای کارگران تعادل برقرار کند.
مدیر به امید دستیابی به عملکرد قابل قبول، هم به افراد و هم به تولید توجه می کند. مدیر در این سبک معتقد است که بهینه ترین کار برقراری تعادل است.
در نتیجه این سبک نه توجه به تولید و نه توجه کامل به پرسنل محقق می شود .
هنگام برخورد با زیردستان، مدیر میانه رو گفتگوهای آرام و همراه با نقاط مشترک را ترجیح می دهد .
در رهبری تیمی، مدیر هم به افراد و هم به نتایج تولید اهمیت زیادی می دهد.
این سبک مبتنی بر گزاره های نظریه Y داگلاس مک گرگور است.
مدیر کار تیمی و تعهد را در بین کارکنان تشویق می کند.
این سبک بر این تاکید دارد که کارکنان احساس کنند عضوی از شرکت-خانواده هستند و آنها را در درک هدف سازمانی و تعیین نیازهای تولید مشارکت می دهد.این روش به شدت متکی بر این است که کارکنان احساس کنند بخش سازنده و معنی داری از شرکت هستند.و این منجر به سازماندهی محیط تیمی مبتنی بر اعتماد و احترام می شود که درنتیجه به رضایت و انگیزه بالا و در نتیجه تولید بالا می شود.
در یک سیستم مدیریت تیمی ، مدیر برای عقاید صحیح و مفید تلاش میکند و به دیگران اجازه میدهد در تصمیمگیری شرکت کنند.او از استفاده از ایده هایی که با ایده های خود متفاوت است نمی ترسد، بلکه بر ارزش ایده ها تمرکز می کند.از احساسات و افکار برای حل مشکلات از طریق کار گروهی استفاده می شود زیرا هدف مدیر رسیدن به بالاترین بهره وری است نه به کرسی نشاندن حرف؛یکی دیگر از اهداف اولیه مدیر در این سبک، شناسایی موانعی است که زیر دستان ممکن است با آن مواجه شوند و سپس راهی برای رفع آنها بیابد.
در کل هیچ بهترین سبک یا سیستم در دنیای واقعی وجود ندارد و شما باید متناسب به سازمان خود یک تکنیک انتخاب کنید
کتاب مدیریت رفتار سازمانی: کاربرد منابع انسانی ، ترجمه: دکتر علی علاقبند،
https://www.managementstudyguide.com/what_is_management.htm
https://medium.com/the-enterprise-diary/mcgregors-theory-x-and-theory-y-