نکتهی مهم: تنوعطلبی و خیانت چه در مردان و چه در زنان یک دلیل ندارد. عوامل مختلف تاثیر میگذارند تا کسی انتخاب کند که تکهمسری را تجربه نکند، یا بخواهد که هی به آدمهای مختلف سوییچ کند.
در این مطلب با چاشنی خاطره و داستان، مینویسم که بعید نیست یکی از دلایل میتواند کاهش زمان رسیدن به رابطه از طریق فرستادن دایرکت/پیویهای متعدد به افراد زیاد باشد. آن هم به دلیل تورش رفتاری Effort justification.
مردی رو میشناسم که برای ایجاد رابطهی عاطفی با یک زن، به اون نزدیک میشد. چند هفتهای وقت میگذاشت و باهاش صحبت میکرد و مشکلات فنی کامپیوتریش رو حل میکرد و در مورد دغدغههاش گهگاهی صحبت میکرد. کتاب معرفی میکرد و مقاله میخوند و باهاش صحبت میکرد.
بعد از چند هفته، به اون زن پیشنهاد رابطه عاطفی میداد. و خب رد میشد.
این اتفاق چند باری براش رخ داد. یعنی با سرمایهگذاری زمان و توجه مداومش به زنی که در اون زمان به نظرش جذاب اومده بود، نزدیک میشد و اعتماد جلب میکرد و صمیمیت ایجاد میکرد. اما بعدش که پیشنهاد میداد رد میشد.
میگفت با آدمهای با تجربهی حرفهای، که دوستدخترهای متعدد داشتند وقتی این هنوز بیتجربه مونده بود، صحبت کرد.
اغلب اونهایی که موفق شده بودند و زنی و زنانی بهشون جواب مثبت داده بودند، به گزینههای مختلف پیشنهاد داده بودند.
بر خلاف این مردی که من میشناختم، مردای موفق با چند برابر سرعت به زنان مختلف پیشنهاد رابطهی عاطفی میدادند. هر ماه چند تا. چند تا تو دایرکت اینستاگرام، چند تایی از گروههای تلگرام. شاید هم چندتایی تو دورهمیها و دانشگاه.
اون طور که خودش میگفت، یه مکالمهشون رو مرور کنیم:
- مرد موفق: چرا دست یکی رو نمیگیری بری؟
- مرد شکست خورده: خب اون سری جلو روی تو رفتم جلو. سر صحبت رو باز کردم و ... . من چه کار کنم نه میگن؟
- مرد موفق: ببین. از هر ۱۰ تا زن یکی جواب مثبت میده. ولی شاید تو به ده تا بگی و یکی هم قبول نکنه. ممکنه بشه تو ۲۰ تا دو تا. باز پیشنهاد بده. حتی ممکنه تو ۲۰ تا هم نشه. باز پیشنهاد بده. ولی تو ۴۰ تا که یکی قبول کرد، میفهمی برا تو نرخ موفقیت هر ۴۰ تا یکیاه((:
تو یه مکالمهی دیگه، یه حرفهایاه دیگه بهش گفته بود نرخ موفقیت ۵ درصده. از هر ۱۰۰ تا ۵ تاشون اوکی میدن.
من این مرد شکست خورده رو هنوز میشناسم. از آخرین شکستش هم خیلی نمیگذره. خودش میگفت داره رویهاش رو تغییر میده. دیگه نمیخواد اون همه ارزش قائل بشه و میخواد تند تند به آدمای مختلف، حتی اگر در سطح پایینتری از حداقلهایی که قبلا در نظر گرفته بود باشن، پیشنهاد بده. دیگه نمیخواد این همه سرمایهگذاری کنه.
رو یه زن سرمایهگذاری میکنی، آخرش رد میکنه ولی میخواد دوستت بمونه.
میگفت البته انگار درد مشترک بین مردای دنیاست. تو 9gag عبارت Friends for ever و Friend zoned رو سرچ کنی، میبینی(:
به حرفای این مرد شکست خورده که فکر کردم، دیدم با مطالبی که در مورد رفتار انسان و اقتصاد رفتاری خوندم تا حدی سازگاره.
یه تورش رفتاری هست به اسم: Effort justification
https://en.wikipedia.org/wiki/Effort_justification
این تورش رفتاری میگه آدما وقتی برای چیزی زیاد تلاش میکنند، اونو باارزشتر در نظر میگیرند. تو ذهن ما، ارزش هر چیزی رابطهی مستقیم داره با زحمتی که براش کشیده شده.
یه آزمایش معروف این حوزه توسط Aronson و Mills انجام شده.
تو سال ۱۹۵۹، یه آزمایشی رو ۶۳ زن دانشجو که داوطلب شده بودن تو یه سری بحثهای مربوط به سک/س و مسائل جنسی صحبت کنند انجام میشه. اینارو ۳ گروه میکنند و میگن برای این که وارد این بحثها بشید باید یه آزمونی رو رد کنید.
یه گروه باید دو متن توصیفی با جزئیات از سک/س رو از یه رمان با صدای بلند میخوندند و چند کلمهی خیل قبیح جنسی رو تکرار میکردند.
یه گروه صرفا باید یه سری کلمهی جنسی که خیلی هم قبیح نبود رو تکرار میکرد.
یه گروه این کارارو انجام نمیداد.
به هر ۳ گروه میگفتند کارتون خوب بود و میتونین وارد بحث بشین.
بعد از تموم شدن بحث، جالبه که اون گروهی که باید متن با جزئیات سک/سی رو میخوند و کلمات خیلی قبیح رو تکرار میکرد، ارزشگذاری بیشتری کرد. بیشتر اذیت و معذب شده بود. این گروه به بحث نمرهی ۹۷ رو داد و ۲ گروه دیگه ۸۰ و ۸۱.
https://www.thinkib.net/psychology/page/7245/aronson-mills-1959
احتمالا شما هم با این نوع رفتار مواجه شدین.
آدمی که چون خیلی وقت گذاشته رو یه ایده، وقتی دلیل منطقی هست که جواب نمیده باز اونو ول نمیکنه.
یا آدمی که چند سال با زحمت زیاد و بیخوابی تو رشد یه شرکت سهیم بوده، اما الآن با این که باید ول کنه و براش بهتره و خودش میدونه، ول نمیکنه.
و کلی مثال دیگه.
از رو همین تورش رفتاری، نتیجهگیری کردم وقتی برای این که یه مرد بتونه با یه زن رابطهی عاطفی برقرار کنه باید به تعداد زیادی زن پیشنهاد بده، در نتیجه ارزش هر رابطهای که این وسط شکل بگیره پایینتر میاد.
در مثال داستانی که زدم، اگر یکی از اون زنانی که مرد شکستخوردهی ما براشون چند هفته وقت گذاشته بود و صمیمیت و اعتماد ایجاد کرده بود، قبول میکرد، رابطهی شکل گرفته مساوی بود با چند هفته تلاش مستقیم. با چند هفته توجه مداوم.
اما وقتی برای ایجاد رابطه باید به تعداد زیادی زن پیشنهاد بده بلکه یکی قبول کنه، زحمت زیادی نمیکشه. میره تو گروههای تلگرامی مختلف و کامنتهای اینستاگرام زنان مختلفی رو پیدا میکنه و با همهشون یه مدت کوتاه یه صحبت ساده میکنه و پیشنهاد میده. بالاخره یکی قبول میکنه.
زحمتی که برای این زن کشیده چقدر بوده؟ اندازه یه دایرکت اینستاگرام رفتن.
برا همین وقتی در حین رابطه گزینهی بهتری میبینه، تعهدش هم کمتره. ارزش رابطهی فعلی براش کمتره. زود سوییچ میکنه. تنوع طلبی میکنه.
همین برای زنان هم هست. اگر زنی سریع به یه مردی برسه، چون زحمت کمتری کشیده، اون مرده ارزشش کمتر میشه. در نتیجه زن هم محتمله زودتر رابطه رو ول کنه.
شاید به نظر شما مردا و زنان کمی این طور باشند. منم تحقیق میدانی علمی نکردم. اما هر چقدر که با مردای مختلف صحبت کردم، به نتیجه رسیدم این مدل داره بیشتر میشه. مخصوصا از تعداد آدمایی که میپرسن «ریپورت شدم. چطور حل میشه؟»(:
پسرای بیشتری هر روز تو دایرکت و پیوی دخترایی که نمیشناسن میرن و پیشنهاد میدن. بعضیها برای این که نرخ موفقیتشون بره بالاتر، راحتتر هم دروغ میگن.
زودتر از موقعی که واقعا دوست داشته باشن، میگن دوستت داریم. وضعیت مالیشون رو اون طوری که هست نمیگن و جاهایی عکس میگیرن که مال خودشون نیست و موارد مشابه.
مثلا میگن سعادت آباد میشینم، اما نمیگن با ۳ تا پسر دیگه تو یه اتاق کوچیک خوابگاه(:
به نظر خودم که به راحتی نمیشه این موضوع رو تغییر داد. حتی شاید ارزش نداشته باشه سعی کنیم جامعه رو طوری تغییر بدیم که این رفتار کمتر بشه.
اما اگر کسی خواست تغییر بده و مطالعه کنه، به نظرم نقطهی اهرمی رفتار زنانه تا مردان. نقطهی اهرمی یعنی موضوعی که تغییرش بیشترین تاثیر رو داره.
چند تا مردی که تو ذهنم دارم و به نوعی زن/دختر باز تیر(: هستند، همه زمانی برای زن و زنانی سعی و تلاش زیاد کردند و وقت گذاشتند و به نتیجه نرسیدند و بعد این رویهی جدید رو پی گرفتند.
اگر زنان ما با سختگیری کمتری وارد رابطه بشن، کمتر به پول و هیکل اهمیت بدن، مردای کمتری رویهی«به همه پیام بده» رو انتخاب میکنند.
که البته به نظر من تا حدی نشدنیاه(: . پول و هیکل برای بیشتر زنان اولویته. منم زن بودم احتمالا پول و هکیل رو میزاشتم اولویت. در موردش با ارجاع به ۳ مقالهی علمی مطلبی هم نوشتم:
+ سکس خریدنی نیست، اما پول دسترسی به آن را راحتتر میکند
ای مردان عالم، بیایید برویم به سمت پول و هیکل زیباتر، هر کتاب و کلاس و کارگاه و مطالعهای که پول نشود ما را از زنان دورتر میکند. هر دو ساعت کتاب خواندن یعنی یک ساعت باشگاه کمتر و یک ساعت اضافه کار کمتر. نسلمان منقرض میشود. نکنید. پیش به سوی سیکسپک ((:
*پاراگراف آخر شوخیاه. گیر ندید(:
ولی حالا جدی خواستید برین سمت سیکسپک، اول کتاب در موردش بخونین بهتره. سیکس پک بیشتر از باشگاه و ورزش، به میزان چربی بدن ربط داره. خیلی خیلی ساده میشه کم باشگاه رفت و با کاهش میزان چربی سیکس پک داشت. یه کتاب خوب در این زمینه 4Hour Body از تیمفریساه.
----------
بهروز رسانی:
(این متن رو در جواب کامنتی نوشتم. به نظرم مفیدتر اومد جزو مطلب اصلی هم باشه):
خب من به ذهن و تصمیمات آدما مثل یه سیستم پیچیده نگاه میکنم. سیستمی که وقتی سازوکار یه چی مثل تنوعطلبی رو نگاه میکنیم، عوامل مختلفی توش تاثیر گذاشتند. عواملی که شاید بعد چند حلقه اثرشون به خودشون برگرده. و شاید حتی نشه دلیل اصلی رو پیدا کرد. شاید صرفا ظهور کنه.
اما این دلیل نیست انواع اثرگذاریها رو نتونیم لیست کنیم.
یکی از این اثرگذارها به نظرم همین تورش رفتاری Effort Justificationئه.
یکی دیگه، همون طور که تو گفتی، بعید نیست مربوط به بیولوژیک آدما باشه. در مورد همین الیزابت گیلبرت تو کتاب متعهد مینویسه:
«همسران فقط باید درباره اندازهی یک عضو مردانشان نگران باشند، و آن اندازه این ژن گیرندهی وازوپرسین است».
تو بعضی مدلهای کارکرد بدن، گیرندهی این ژن تعیین کنندهس که این مرد تکهمسری رو دوست داره یا میخواد با آدمای مختلفی باشه.
اینجا در موردش میتونی بخونی:
«ژن تکهمسری در مردان پیدا شد»
http://ladylove.blogfa.com/post-14.aspx