chi kar dary b esmam☆·۲ سال پیشجوراب هایش؛ سادگی اش!با حالتی فیلسوفانه گفت: «مادر! می دانی درد من از چیست؟»
chi kar dary b esmam☆·۲ سال پیشسنگی بدقواره، شیشه باورهایم را شکسته است.ماژیک را برمی دارم، روی تخته می نویسم: گیاهان